Free As in Freedom

Tuesday, May 17, 2005

سیب


تو به من خندیدی
و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید
سیب را در دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالها هست که در گوش من آرام،
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان،
می دهد آزارم

و من اندیشه کنان
غرق این پندارم،
که چرا،
خانه کوچک ما
سیب نداشت


حمید مصدق -- خرداد 1343


نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:10 PM | ارسال نظر