Free As in Freedom

Thursday, June 30, 2005

دیوار عفاف


تقی رهبر:
ديوارعفاف خواسته‌ ماست
خروجی‌ دانشگاهها با مبانی انقلاب اسلام آشنایی چندانی ندارد.
تشکیل خانه شادی٬ کلاس موسیقی و و اردوی مختلط از مشکلات دانشگاههاست.

آگان گفتند: دیوارهای عفاف را که کشیدند٬ خانه اش را هم میسازند ;)

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:16 PM | ارسال نظر

شباهت های بوش و احمدی نژاد


شباهت های ميان بوش و احمدی نژاد [ البته تفاوت های بسياری هم وجود دارند] نشان می دهند که بی خردی خواهد بود اگر احمدی نژاد را دست کم بگيريم يا اينکه او راصرفا مردی خوش شانس بپنداريم. ظاهرا ً تأييدات بسياری از مردم که در مصاحبه های متعدد خيابانی منعکس شده، نشان می دهد که اشتباه خواهد بود اگر اين تأييدات را جزو موارد تقلب در انتخابات بينگاريم. مسلما ً اين انتخابات آزاد و منصفانه نبود؛ اما شواهد و قراين زيادی که آشکار شده اند، نشان می دهند که مردی که پيروز شد صاحب اکثريت آرا بود.
به نظر می رسد که يکی از بزرگترين تفاوت ها ميان بوش و احمدی نژاد، سياست اقتصادی باشد. او حمايت گر صنايع داخلی است و می گويد که سخت معتقد به کمک به فقراست. اين ويژگی او بسيار متفاوت از جورج بوش، و مخالف جهتی است که ايران در سال های اخير پيش گرفته است.
شايد به اين خاطر است که او برای مردمی که در پی اعانه و کمک های مالی مستقيم هستند اين قدر جذاب است [کمک هايی از اين جنس که توسط يکی ديگر از کانديداها پيشنهاد شد نيز مورد استقبال بسياری از مردم قرار گرفت]. مردمی که احساس می کنند نظام آنها را فراموش کرده و تنها گذاشته است.
البته، ما می توانيم بگوييم که راه های به مراتب بهتری وجود دارند که بتوان تسهيلات اقتصایي در اختيار فقرا قرار داد [به عنوان مثال اشتغال زايی] اما به نظر می رسد که رئيس جمهور جديد، هنوز نسبت به اين موضوع متقاعد نشده است

نوشته گاری سیک
نقل از روزآنلاین

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:36 PM | ارسال نظر

Wednesday, June 29, 2005

اعتراض شديد همسر مرحوم فرهاد مهراد به صداوسيما


پوران گلفام در نامه خود خطاب به رييس سازمان صداوسيما آورده است: نظر به اين كه جنابعالی پاسخی به نامه اينجانب پوران گلفام، همسر فرهاد مهرداد، نداديد و در عوض حضرت آقای صوفی مدير مركز موسيقی آن سازمان، اظهاراتی فرمودند، ذكر چند نكته را ضروری می‌دانم.
درخواست كتبی كه چندی پيش در مورد جلوگيری از پخش كليپ‌هايی كه آن سازمان با استفاده از آثار «فرهاد مهراد» تهيه كرده است خطاب به رياست سازمان صداوسيما بود. نمیدانم چرا آقای صوفی به عنوان كارمند آن سازمان، خود را وارد اين ماجرا كرده و به نامه‌ای كه خطاب به ايشان نبوده، پاسخ داده‌اند. شايد بهتر بود ايشان به جای پاسخگويی به نامه‌های ديگران به حال موسيقی تقليديشان كه بيشتر به سياه مشق می‌ماند تا اثر موسيقی، فكری می‌كردند و به خاطر می‌سپردند كه آبرويی كه برای موسيقی كشور مانده، خون جگری است كه هنرمندان بلندآوازه‌ و با سابقه خورده‌اند.
نمی‌دانم كجای نامه من ابهام داشت و كجا به اين نكته اشاره كرده بودم كه به دنبال دريافت حقوق مادی متعلق به فرهاد هستم.
آقای صوفی به عنوان وارثی كه هنوز برادری خود را ثابت نكرده‌اند با آن نگاه كاسب‌كارانه هر چه نوشتند از ماديات بود. تاكيد می‌كنم كه آثار فرهاد را قابل ارزيابی مادی نمی‌دانم و هيچ چشم‌داشت مادی ندارم.
وی در بخش ديگری از اين نامه تاكيد كرده است: فرياد فرهاد را نمی‌توان به عدد و رقم تبديل كرد و برچسب قيمت زد.
آقای صوفی پيشنهاد كرده‌اند كه من حقوق خود را اثبات كنم تا ايشان ادای دين كنند. تصور می‌كنم ايشان پيش از آن كه آثار فرهاد را به نفع خود ضبط كنند، می‌بايست حقوق خود را ثابت می‌كردند و نه اينكه پس از استفاده بگويند صاحبان اثر حقوق خود را اثبات كنند. گويا ايشان حتی منكر نسبت اينجانب با همسرم هم هستند.
اساسا صلاحيت آقای صوفی به عنوان كسی كه به پخش بدون مجوز آثار هنرمندان و ضايع كردن حقوق مادی و معنويشان همت گمارده‌اند و از اين اقدام و همچنين ارتباط دادن آثار ناب موسيقی به كليپ‌های نامربوط دفاع مي‌كنند زير سؤال است.
ايشان كه حتی روند قانونی پخش آثار موسيقی را به رسميت نمی‌شناسند يا نمی‌دانند چگونه می‌توانند متولی موسيقی يک كشور باشند؟
گلفام در ادامه اضافه كرده است: به آقای صوفی توصيه میكنم كه نامه‌نگاریهای داخلی مركز متبوع خويش را مطالعه كنند و ببينند كه مدير سابق آن مركز شرط پخش‌ آثار فرهاد را «رضايت خانواده و تهيه‌كننده آثار وی» ذكر كرده‌اند. البته احتمالا ايشان هر آن چه كه پيش از خود بوده را قبول ندارند.
پاسخ آقای صوفی هر آن چه كه نداشت. حاوی يک نكته مهم بود و آن چيزی نبود جز اعتراف به اين نكته كه فرهاد «گنيجنه ملی» است و آثارش همچون گنجينه‌های باستانی پنهان بوده است و نيازمند همت ايشان بوده كه رخ بنمايد. ايشان نمی‌دانند كه گنجينه و ميراث فرهاد، فرياد است و پنهان نبوده و نيست.
برای من برخلاف آقای صوفی كه به دنبال سهم ارث خود از گنجينه‌های ملی هستند، همين يک اعتراف بس بود.
نمی‌دانم ايشان به طنز گفته‌اند يا جدی، كه «رسانه ملي» ‌صاحب حقوق معنوی و ميراث خوار «گنجينه‌های ملی» است. «رسانه ملی» آن روزها كه فرهاد را خانه‌نشين كرده بودند كجا بود؟
وی در پايان آورده است: جناب آقای ضرغامی، رييس محترم سازمان صدا و سيما، با تاكيد بر اين نكته كه به دنبال دريافت حقوق مادی آثار همسرم نيستم براي چندمين مرتبه از جنابعالی درخواست میكنم از ادامه پخش آثار فرهاد مهرداد جلوگيری كنيد.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:58 PM | ارسال نظر

شماره نهم نشریه الکترونیک لینوکس منتشر شد

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 5:31 PM | ارسال نظر

My TUX



نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:40 PM | ارسال نظر

Tuesday, June 28, 2005

Windows Error


شما اگه فهمیدید این کاربر محترم بالاخره چیکار باید بکنه به منم بگید!
البته خوب ویندوزه و هزار و یک مدل قر و ادا...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:03 PM | ارسال نظر

Microsoft Keyboard


اگه هنوز از ویندوز استفاده میکنید یدونه از این کیبوردها هم بخرید... خیلی به دردتون میخوره ;)

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:54 PM | ارسال نظر

Monday, June 27, 2005

xFarDic 0.6.5 released


نسخه بروزرسان جدیدی از واژه‌نامه xFarDic منتشر شد. در این نسخه قابلیت انتخابی مخفی کردن پنجره برنامه هنگام Minimize شدن اضافه شده، اندازه پنجره اصلی برنامه نیز تغییر داده شده تا با جلوه‌های مختلف کار کند و یک اشکال نیز در بخش Clipboard سیستم ترجمه خودکار برطرف شده است. امیدواریم این نسخه نیز مورد توجه کاربران عزیز قرار گیرد. برای اطلاعات دقیق‌تر اینجا کلیک کنید. تصویری از نسخه جدید را اینجا ببینید. دریافت:

Debian Package (1937 KB), RPM Package (1942 KB), Source Code (161 KB)

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:23 PM | ارسال نظر

نابغه آسفالت و زاویه ۳۶۰ درجه


دیروز پیشنهاد شد که یک مشاور ادبیات فارسی برای این احمدی نژاد ( از این به بعد به اختصار ا.ن. ) بگذاریم تا لااقل حرف یومیه اش را درست بزند، به نظرم باید برای این آقای دکترای مهندسی حمل و نقل با شانزده سال سابقه آموزش که همزمان با آن هم در وین و لندن مشغول صدور انقلاب بوده و هم استاندار اردبیل) یک مشاور ریاضی هم بگذاریم.
برای چندمین بار در دو هفته گذشته احمدی نژاد گفت: ما آزادی را در دو درجه محدود و منحصر نمی‌كنيم بلكه آزادی در ۳۶۰ درجه معنا پيدا می‌كند.
توضیح ریاضی: اصولا وقتی دو خط در یک نقطه به هم می رسند، تشکیل دو زاویه را می دهند که همیشه زاویه کوچکتر مورد بررسی قرار می گیرد، یعنی وقتی یک زاویه ۹۰ درجه داریم، معنی اش این است که زاویه ۲۷۰ درجه نداریم، ما در ریاضیات چیزی به نام زاویه ۳۶۰ درجه نداریم، زاویه ۳۶۰ درجه از نظر ریاضی یعنی صفر درجه، بنابراین وقتی کسی می گوید من به آزادی به اندازه دو درجه اهمیت نمی دهم، بلکه ۳۶۰ درجه اهمیت می دهم، معنی ریاضی اش این است که من به صفر درجه اهمیت می دهم نه به دو درجه. محض رضای خدا یک معلم کلاس اول از ارادان برایش بیاورید که تصویر زاویه دو درجه و ۳۶۰ درجه را هم بکشد، شاید این نابغه آسفالت دیگر با این جملات علمی جلوی همه خبرنگاران دنیا آنها را گیج نکند.
روزنامه ایل جورنو نوشت: رئیس جمهور ایران هنوز مفهوم زاویه را هم نمی داند.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:57 AM | ارسال نظر

Iran Continues to Censor Internet Communications


اخبار ایران در روزهای اخیر به دلیل برگزاری انتخابات ریاست جمهوری که در آن یک فرد رادیکال راست گرا به پیروزی رسید در تیتر خبرها بوده است. این در حالی است که حتی دولت لیبرال قبلی ایران نیز اقدامات بسیار گسترده ای در جهت فیلتر و سانسور کردن سایتهای اینترنتی انجام داده بود. قبلا نیز در سایت slashdot خبری در مورد فیلتر کردن گسترده وب سایتها و وبلاگها توسط دولت ایران اینجا منتشر شده بود.
Paper from the OpenNet Initiative مقاله ای تحقیقاتی در مورد وضعیت فعلی سانسور در ایران منتشر کرده است. برای دیدن این مقاله اینجا کلیک کنید.


نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:40 AM | ارسال نظر

Sunday, June 26, 2005

سپاس


لازم میدانم از نازنینی یاد کنم که بی شک آینده دنیای نرم افزارهای کد باز ایران مرهون و وام دار تلاش بی دریغ، بی ریا، بی وقفه و دلسوزانه اوست.
آلن باغومیان_ عاشق که رخصت دیدار صمیمانه و گپ دوستانه ام با او چندین بار در الکامپ امسال مقدور شد، بی نهایت نسبت به این پروژه و دیگر پروژه ها مهربانی کرده است.
بسیار مایلم روزی با او از عاشقی دم زنم، از زندگی اش بپرسم، از آرزوها و آمالش، از رسم روزگار، از شماره کفشش، از اینکه Gnome یا KDE و صد البته از شیوه رندان بلاکش
... مشاعره ای خواندنی که قولش را با اجازه آلن به خوانندگان سایت میدهم....
شما هم اگر سوالی از آلن دارید برایم به h.mehdi@gmail.com بفرستید

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:49 AM | ارسال نظر

Saturday, June 25, 2005

Ubuntu Farsi/Persian starter guide


اولین ویرایش پروژه راهنمای فارسی Ubuntu منتشر شد. این پروژه که در آدرس http://ir.ubuntuguide.org قابل دسترسی است، کاملا آزاد و رایگان منتشر شده و توسعه می یابد.
تا جایی که نظرات دوستان رو دیدم، ظاهرا این راهنما مفید واقع شده و مورد استقبال قرار گرفته. به نظر بنده و همونطوری که در نظرات دوستان هم مطرح شده، جامعه کاربران ایرانی لینوکس نیاز زیادی به انتشار و گسترش این راهنماها و مستندات کاربردی فارسی دارند... به علاوه اینکه گسترش راهنماها و مستندات فارسی زمینه بسیار خوبی برای جذب و ایجاد علاقه مندی و اطمینان بیشتر کاربران ایرانی کامپیوتر به نرم افزارهای آزاد را فراهم خواهد نمود.
در مورد راهنمای حاضر باید عرض کنم، این راهنما که برای Ubuntu 5.04 با اسم رمز Hoary Hedgehog آماده شده، در این ویرایش دارای سرفصلهای :
بروزآوری های Ubuntu، بسته ها و نرم افزارهای تکمیلی، برنامه های تجاری، مدیریت کاربران، سخت افزار، نوشتن روی CD/DVD ، شبکه، دسترسی به سیستم از راه دور، ویندوز، امنیت، حالت نجات، نکات و ترفندها، سرویس ضدویروس، سرویس دهنده Samba ، سرویس SSH ، سرویس DHCP ، سرویس بانک اطلاعات، سرویس دهنده Apache ، سرویس دهنده FTP ، سرویس Streaming Media ، سرویس دهنده گالری عکس ، عیب یابی و ... میباشد.

این راهنما قطعا دارای نقاط ضعف و نواقصی میباشد که با پیشنهادات شما در نسخه های آینده رفع و اصلاح خواهد شد.

برای دیدن نظرات سایر دوستان اینجا کلیک کنید.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:50 PM | ارسال نظر

خلایق، آنچه لایق

از اونجایی که پستهای یک هفته قبل اینجا بوی گند سیاست میداد، ترجیح میدم تا اینجا رو گند ور نداشته پستهای قبلی رو Archive کنم و اینجا به روال قبلی خودش برگرده...
فقط اینکه خلایق، هر آنچه لایق و ضمنا آغاز قرون وسطی رو در ایران به همه هم میهنان تبریک میگم

گرامی باد

پيروزی جهل بر ظلم!

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:00 AM | ارسال نظر

Friday, June 24, 2005

نامه کيارستمی به احمدی نژاد: روزگار غریبی است برادر


پسرم وقتی ۵ ساله بود روزی مشغول خوردن بيسکويت بود، دوستی از او بيسکويت خواست و من هم از او خواستم که بيسکويتی به من بدهد. اما بهمن يک بيسکويت بيش‌تر نداشت. بلاتکليف به هر دوی ما نگاه کرد که تنها بيسکويتش را به کدام يک از ما دهد. دوست من مشکل را ساده کرد و به او گفت: "بيسکويت را به کسی بده که بيش‌تر دوستش داری." بهمن نگاهی به هر دوی ما انداخت و به من گفت: " بابا من تو را بيش‌تر دوست دارم اما دلم می‌خواهد بيسکويتم را به او بدهم." هنوز نمی‌دانم آن روز، آن بيست چند سال پيش در ذهن پسر ۵ ساله‌ام چه گذشت که بيسکويتش را به آن ديگری داد، که کم‌تر از من دوستش می‌داشت. ولی من دليلی دارم که چرا رأی‌ام را به ديگری خواهم داد.
آقای احمدی‌نژاد، برای من دلايل بسيار ساده‌ای وجود دارد که تو را بيش‌تر از او دوست دارم. تو برای من يادآور سال ۵۷ هستی. در آن زمان اخلاق، آرمان و از خودگذشتگی برای تغيير زندگی مردم مفاهيمی انتزاعی نبودند؛ چيزهای طبيعی و جزيياتی زنده از روحيه و عملکرد ميليون‌ها جوان معتقد و سالم و راستگويی بودند که می‌خواستند از انقلاب فرصتی فراهم آورند تا طبقه‌ی محروم جامعه شرايط بهتری برای زندگی داشته باشند. بعد از بيست و چند سال نگاه که می‌کنم به وضوح آن اعتراض را همراه با افسردگی درونی تو را درک می‌کنم. تو هم‌چنان بی‌دروغ «ما»ی سال ۵۷ را زنده می‌کنی. من تو را دوست دارم چون نمی‌توانم به خودم راست نگويم که می‌دانم آن‌چه می‌گويی راست می‌گويی. اين واقعيت است که در جهان کنونی قله‌های ثروت با دست‌اندازی به پله‌های قدرت جايی برای رشد مردم باقی نمی‌گذارند.
در اين ميان، آقای احمدی‌نژاد اما چيزی وجود دارد که تو را در دنيای ۲۰۰۵ ما وصله‌ی ناجور می‌کند. پس اکنون با کمال تأسف تو تنها به درد آن می‌خوری که از دنيايی چنين آرمان‌باخته و بازيگر، افسرده شوی. دنيايی که در ۲۷ سال ساخته شده است و ما هم جزيی از اين دنيا هستيم. دنيا شرايط دشواری برای برای بازي راستگويان آفريده است اما هم‌جنسان قادرند دست يکديگر را بخوانند و...
دوست عزيز، به‌سادگی بگويم ما نمی‌توانيم خود را در سال ۵۷ متوقف کنيم. ديگر آن آن باورها از زندگی واقعی رخت بربسته است و در معادلات سخت کنونی، ما تنها تصميم‌گيرندگان بازی کنونی نيستيم. تو درست‌تر از آن و اصولگراتر از آن هستی که بتوانی در بازی پيچيده‌ی سياستگزاران آلوده به قدرت بازی کنی، پس به قول مدرس " اکنون کسی لازم است که قاعده‌های بازی اين جهان را آموخته باشد."
برای همين من رأی‌ام را به کسی می‌دهم که او را کم‌تر از تو دوست دارم اما کسی توانمندتر از تو در درک وقعيت‌های امروز زندگی است. همه‌ی اميدم آن است که او لااقل اين‌بار با عطف به آرای تو بداند هنوز مردم محروم ما چشم به راه‌اند. پس گوشه‌چشمی به طبقه‌ی محروم داشته باشد و به سلامت اداره‌ی جامعه بها دهد. دوست عزيز من، تا کنون دو بار رأی داده‌ام و هر دو بار پشيمان. اين بار با آمادگی بيش‌تر بار ديگر پای صندوق رأی خواهم رفت و اما رآی‌ام را به ديگری خواهم داد که او را به اندازه‌ی تو دوست نمی‌دارم. روزگار غريبی است برادر
.

نقل از بازتاب

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 8:43 PM | ارسال نظر

Thursday, June 23, 2005

گودبای پارتی

«... فکر می کنم می شود این برنامه را برای دو روز آینده پیشنهاد کرد:

1. از فردا صبح همه کسانی که احساس خطر می کنند و بوی احمدی نژاد را احساس می کنند، با هم تماس بگیرند و کسانی را که هنوز قصد شرکت در انتخابات ندارند، قانع کنند که باید در انتخابات شرکت کنند.
2. تمام مهمانی هایی را که قرار است برای روز جمعه انجام بگیرد، بیندازید به روز پنجشنبه که روز جمعه تنبلی تاریخی ای که همیشه بر ملت ما عارض می شود، مردم را نگیرد.
3. کسانی که قرار است روز جمعه پارتی بگذارند، پارتی را لغو کنند که حتما به انتخابات برسند، وگرنه ممکن است که با آمدن احمدی نژاد برای همیشه تبدیل به گودبای پارتی بشود.
4. روز جمعه از صبح با همه موجودات زنده دور و برتان تماس بگیرید و قبل از ظهر حتما برای رای دادن بروید، لطفا دنبال تنبل ها بروید که به قول آقای پورنجاتی از قطار سرنوشت جا نمانند.
5. وقت تنگ است و زمان تکرار نمی شود، شدیدا مواظب باشید، اختلاف آراء بسیار مهم است... »

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:49 PM | ارسال نظر

اسائه ادب نيروهای تندرو به عالم بزرگ شيعه



بعد از نماز جماعت آيت الله جوادى آملى، گروهى شروع كردند به شعار دادن عليه ايشان و چند نفر هم قصد حمله كردند و فضا بسيار متشنج شد، محافظين ايشان و فرزندشان همراه عده اى كنترل جلسه را بعد از مدتى به دست گرفتند. آقاى جوادى كه به شدت نگران شده بود، بالاى منبر مى رود و خطاب به آنها مى گويد: «حدود هفت سال پيش دو نفر براى رياست جمهورى نامزد شدند، بنده از فردى با اسم حمايت كردم، اما فرد مورد حمايت من حدود ۷ ميليون راى آورد و طرف ديگر بيش از بيست و چند ميليون راى آورد و رئيس جمهور شد، در طول اين سال ها حتى يك نفر از آن بيست و چند ميليون نفر نه تنها تعرضى به بنده نداشتند و هرگز توهين نكردند، بلكه بارها با محبت با هم صحبت داشتيم، اما امروز امضا شما كه عددى و تعداد بسيار اندكى هستيد، اين گونه رفتار مى كنيد، شماها چندين نفر بيشتر نيستيد و خيال و وهم داريد كه زياديد. دور خودتان مى نشينيد و گمان مى كنيد همه حقيقت را داريد و بى شماريد... و همه اسلام را داريد، برويد توبه كنيد. اين كارهاى شما نه اسلامى است نه دينى و نه اخلاقى... از امام ياد كردند و در حالى كه به شدت نگران و ناراحت بودند از منبر پائين آمدند.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:43 AM | ارسال نظر

Wednesday, June 22, 2005

مخالفت با اختناق و خشونت



نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:18 PM | ارسال نظر

به هاشمی رأی می‌دهم


«... وجدان عمومی در برابر انسداد سياسی، توقف اصلاحات و بازگشت تحجر و اقتدار گرايی حساس شده است. از اين روست كه از واكنش و شخصيت حقيقی خود می گذرم و به رغم آنكه متاسفانه تضمينی برای سلامت انتخابات در مرحله دوم هم نمی بينم اما برای مقابله با خطرات گوناگونی كه ايران عزيز را در سطوح ملی و بين المللی تهديد می كند اعلام می دارم در مرحله دوم شركت خواهم كرد و با رأی خود به خطر تحجر ، خطر مرگ اصلاحات و خطر فاشيسم، "نه" خواهم گفت. اين رأی درجهت حضور انتقادی در برابر تمامت خواهی و خشونت است.
من با اصرار بر آنكه هيچ سهمی در آينده قدرت جز حق اساسی خود و همه شهروندان در استفاده از آزادی نخواهم خواست و تنها برای تشكيل "جبهه دموكراسی و حقوق بشر" براي توانمند سازی شهروندان و دفاع از حقوق فعالان سياسی، احزاب، گروهها ونهادهای مدنی، مطبوعات و اصناف خواهم كوشيد، با تكيه بر مرزها و نقدهای سياسی و اقتصادی و فرهنگی كه تاكنون داشته ام و از اين پس نيز خواهم داشت، در روز جمعه به جناب آقای هاشمی رفسنجانی رأی خواهم داد...»


نقل از وبلاگ دکتر معین


نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:47 PM | ارسال نظر

یه کلمه حرف حساب

خدمت تو دردانه مجهول الهویه که comment داده بودی باید عرض کنم که :

1. من تا به حال از تو و امثال تو حرف حساب نشنیدم که این بخواد بار دوم بشه.
2. این که میگی رفقای ما (اصلاح طلبها) بخاطر فلان چیز و بهمان چیز (دلایل واهی) بازداشت شدن (که البته نه فقط بازداشت، که ترور هم شدن، که بی خود و بی جهت استیضاح هم شدن و برکنار هم شدن و ...) معنیش اینه که این مدت که گفتی کشور رو انگشتای اصلاح طلبها نگشت.
3. مردم ما هیچ وقت و به هیچ کس (غیر از حضرت امام) به اندازه خاتمی رای ندادند... این همون معجزه است که ازش یاد کردی. خوبه یادآوری کنم که خاتمی برای 4 سال دوم بیشتر از 4 سال اول آورد.
4. کسی که خوابه رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو به خواب زده، هرگز... (در جواب اینکه گفتید نه ما خریم یا مودبانه تر خوابیم و نه شما).
5. اینکه ما لیاقت نداشتیم یا داشتیم رو تو بند 3 گفتم... شماها برای اینکه نمیتونید عشق مردم به مردم سالاری دینی رو ببینید کاندیداهای مردمی رو رد صلاحیت میکنید... حالا نمیتونید ببینید که مردم میخوان یکی از شما رو رد صلاحیت کنن
6. من نتونستم منظورت رو از آدمی که موفق بوده بفهمم.... اگه منظورت آقای شهرداره خیلی خوبه که بدونید آقای احمدی نژاد حتی تو استان اردبیل که جزو افتخاراتش هست که به مردم اونجا خدمت کرده و اونجا رو گلستون کرده و استاندار نمونه شده نتیجه ای بهتر از نفر ششم نداشته...

1. محسن مهر عليزاده 111465
2. محمد باقر قاليباف 106272
3. اكبر هاشمی بهرمانی 95490
4. مصطفی معين 67134
5. مهدی كروبی 53906
6. محمود احمدی نژاد 34090
7. علی اردشير لاريجانی 7766

قطعا اردبیلی ها ایشون رو خیلی بهتر از من و شما میشناسن چون به هر حال خدمتگذار مردم اونجا بوده.
واقعیت اینه که انتخابات شوراها برگزار شد، هیچ کس رای نداد و احمدی نژاد شد شهردار تهران... یه چیز دیگه اینکه ایشون اگه واقعا تشنه قدرت نیست و شیفته خدمت است، خوب شهرداری تهران جای کوچیکی نیست واسه خدمت چرا از یک سال قبل از همه امکانات شهرداری برای جذب قشر خاصی از مردم به نفع خودش استفاده کرده ؟!

...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:24 AM | ارسال نظر

Tuesday, June 21, 2005

همه جدا از هم باشند از امروز


بنا به نوشته روزنامه اکونومیست در پی اعلام رای احمدی نژاد قیمت چادر عربی در بازار بورس تهران شدیدا بالا رفت و قیمت تیغ ریش تراشی در عرض شش ساعت از 73 درصد کاهش یافت. همچنین قیمت انواع دستمال یزدی و چفیه و بوگیر در بازار افزایش یافت. در حال حاضر یک گروه وسیع از جذاب ترین خوش تیپ های تهران به رهبری محمود خاله سوسکه اینا در مجلس و جاهای دیگر مشغول تشریح برنامه های فرهنگی و اجتماعی احمدی نژاد برای زنان و جوانان و مردم هستند.
احمدی نژاد گفت: بورس در حکم قماربازی است و باید بساط این گونه کارها در کشور برچیده شود.
شکرالله عطارزاده نمایندگان مجلس طرفدار احمدی نژاد خطوط سیاست فرهنگی احمدی نژاد را اعلام کرد:
- کرامت زن در اماکن عمومی باید حفظ شود.( در اماکن خصوصی لازم نیست.)
- مردان نباید با نگاه شهوت طلبی و هوس انگیز به زنان بنگرند.( مردان حق ندارند مثل احمدی نژاد به زنان نگاه کنند.)
- دولت با روشنفکرانی که از القاء سکس برای مبارزه با نظام استفاده می کنند، مبارزه می کند.
- دولت با تعبیه شهداء در جایگاههای ویژه روحیه افکار عمومی را بالا می برد( دولت تلاش می کند برای ایجاد نشاط در جوانان سرهر چهارراه یک اسکلت هم نصب کند.)

همچنین لاله افتخاری عضو فراکسیون اصولگرایان بقیه خطوط فرهنگی احمدی نژآد را چنین اعلام کرد:
- پارک های زنان و مردان باید از هم جدا شود.( فقط مردان حق دارند در پارک ها به مردان مواد مخدر بفروشند، زنانی که مواد مخدر در پارک ها تولید می کنند فقط حق فروش به زنان را دارند.)
- حتی الامکان خانواده هایی که از زنان و مردان ترکیب می شود تلاش کنند تا از رفتن به پارک خودداری کنند تا صیانت خانواده انجام شود.( خانواده هایی که به امید خدا زن یا شوهرشان مرده است می توانند به پارک بروند.)
- خانواده هایی که هنوز از زن و مرد تشکیل می شوند می توانند در حیاط خانه شان بصورت جداگانه از حیاط استفاده کنند.
- سینمای زنان باید از مردان جدا شود. و زن های بازیگر حق ندارند در فیلم هایی که مردان تماشا می کنند بازی کنند، مردان بازیگر هم حق ندارند در فیلم هایی که زنان تماشا می کنند بازی کنند.
- فیلم های سینمای زنان فقط باید توسط کارگردانان زن ساخته شود، البته کارگردانان زن برای ساختن فیلم باید از پیاده روی مخصوص زنان و آسانسور مخصوص زنان و توالت و تاکسی مخصوص زنان استفاده کنند.
- زنان راننده حق ندارند از بزرگراههایی که مردان در آن رانندگی می کنند، رانندگی کنند.
- زنان و مردان باید از قطارهای جداگانه استفاده کنند. خانواده ها می توانند قبل از سوار شدن به قطار از هم طلاق بگیرند و به محض پیاده شدن از قطار دوباره با هم ازدواج کنند. به همین دلیل در ایستگاههای قطار دفتر عقد و ازدواج هم دایر است.
- دانشگاه های زنان و مردان باید جدا شود.
- سایر اماکن باید برای زنان جدا شود. ( سایر اماکن شامل بقیه اماکن می شود.)
- جداسازی باعث بالا رفتن درصد امنیت خانم ها و آقایان می شود.( با توجه به اینکه معمولا مشاهده شده است که در جوامع مختلف زنان و مردان وقتی همدیگر را می بینند به هم حمله می کنند و همدیگر را گاز می گیرند، لذا حفظ امنیت آنان ضروری است.)
- جداسازی زنان و مردان در دانشگاه باعث افزایش بازدهی می شود. در این مورد شهردار تهران بررسی های فراوانی در مورد گاوداری ها انجام داده است و همچنین با توجه به تجربیات شخصی و تشکیلاتی اش این تصمیم را گرفته است

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:44 PM | ارسال نظر

من توی دهن این شهردار می زنم

ظاهرا شهر شلوغ است و ملت از شوق روی کار آمدن احمدی نژاد همه به خیابان آمده اند و برای هاشمی تبلیغ می کنند. قضیه شدیدا جدی است. همه بزرگان و اهل خرد و آدمهای فهمیده به خودشان آمده اند و خطر را احساس کرده اند. جالب است جز ایثارگران که در تمام این دنیا فقط از زرقاوی و بن لادن و احمدی نژاد طرفداری کرده اند، هیچ تشکیلات و هیچ آدمی که اسم داشته باشد، حاضر نیست از خاله سوسکه دفاع کند. تقریبا همه هنرمندان، روزنامه نگاران معتبر و اهل فرهنگ از هاشمی حمایت کردند، حتی کسانی مانند محمود دولت آبادی، محمد علی سپانلو، عزت الله فولادوند که در معمولا به اين کارها کاری ندارند و پرویز پرستویی و غیره همگی از هاشمی حمایت کردند.علیرضا خمسه گفت: ایران با احمدی نژاد دچار افسردگی می شود. جالب این است که برای اولین بار در تاریخ ایران مفهوم سیاست حرفه ای دارد معنی پیدا می کند، یعنی اینکه کسی را قبول ندارم، اما چون روی کار آمدنش منافع ملی و شخصی بیشتری برای من دارد، او را انتخاب می کنم.

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:27 PM | ارسال نظر

زنان و بازگشت به سال های ۶۰


تنها چند روزی پس از نشستن احمدی نژاد بر صندلی شهرداری تهران، زنان کارمند شهرداری متوجه شدند که نمی‌توانند از همان آسانسوری استفاده کنند که مردان شهرداری سوار می‌شوند. آسانسور‌های ساختمان شهرداری جدا شد . کمی پس از آن تلاش شهرداربرای جداسازی، تلفن های همگانی، پارک ها، پیاده روها … در تهران آغاز شد.
دوهفته پیش زمانی که شهردار تهران در برنامه تلویزیونی خود از برنامه هایش به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، دفاع می‌کرد، گفت که با تقسیم جنسیتی جامعه مخالف است اما بر یک تقسیم بندی سه وجهی پای می‌فشارد!
محمود احمدی نژاد در توضیح تقسیم سه قطبی خود گفت که این طرحی برای ارتقاء وضعیت زنان در عرصه های مختلف است. وی توضیح داد: در جامعه ما به اعتقاد من يك تقسيم سه وجهی درست است، يک حوزه اختصاصی مردان يک حوزه اختصاصی زنان ويک حوزه مشترک كه بايستی در اين حوزه مشترک بر اساس شايسته سالاری عمل شود.

و باقی داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:52 AM | ارسال نظر

Monday, June 20, 2005

من رای میدهم


به ضرر احمدی نژاد رای میدهم

نه به نفع هاشمی



نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:44 PM | ارسال نظر

فاطمه فاطمه است


دكتر علی شريعتی، سخنرانی معروفی دارد كه بين همگان با عنوان ”فاطمه فاطمه است” شهرت دارد. وی اين سخنرانی را در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) انجام داده است؛ و امروز، به‌روايتی، سالروز شهادت آن حضرت است و ديروز، سالروز درگذشت غريب دكتر شريعتی بود. گويا روزی كه سخنرانی، ايراد شده است نيز همچون امروز، دوشنبه بوده است.

فاطمه‌ فاطمه‌ است‌
برای‌ تمام‌ كسانی‌ كه‌ می‌خواهند الهی‌ زندگی كنند، فاطمه(س) دفاع‌ از حريم‌ ولايت‌ را، زيباتر از هر كس‌ به‌ معرض‌ نمايش‌ گذارد. خطبه‌ غرايش‌ در مسجد مدينه، گواه‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ بی نظير آن‌ حضرت‌ است. مضامين‌ عالی‌ خطبه، اسلام‌ راستين‌ را معرفی‌ می‌كند و اهميت‌ ولايت‌ و امامت‌ را روشن‌ می‌سازد. فاطمه‌ چون‌ مريم‌ نيست‌ كه‌ به‌ قول‌ بوسوئه‌ خطيب‌ نامور فرانسه‌ عظمتهايش‌ در جمله‌ "مريم‌ مادر عيسی‌ است" ظهور يابد. فاطمه، دختر خديجه‌ بزرگ‌ است. فاطمه‌ دختر محمد است. فاطمه، همسر علی‌ است، فاطمه‌ مادر حسنين‌ است. فاطمه‌ مادر زينب‌ است. فاطمه، اينها همه‌ هست‌ و اين‌ همه‌ فاطمه‌ نيست؛ فاطمه‌ فاطمه‌ است.


راستی رجایی ثانی رو که دیدیم، شما خبری از شریعتی ثانی ندارید ؟!

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:02 PM | ارسال نظر

احمدی نژاد همان رجایی ثانی نیست


عاتقه صدیقی (رجایی) با صدور بیانیه ای به آنچه شبیه سازی و سوء استفاده انتخاباتی از شخصیت و مشی همسرش مینامید اعتراض کرد.
« ... در انتخابات اخير رياست جمهوری ايران متأسفانه شخصيت شهيد بزرگوار رجايی در سطح وسيع به شكلهای گوناگون با آقای احمدی نژاد شبيه سازی شده و مورد سوء استفاده انتخاباتی قرار گرفته است و اين خود عين بی عدالتی و ظلم است. چگونه از ابتدای راه با بی عدالتی در رسيدن به قدرت كه به فساد نزديكتر است، می‌توان عدالت را پياده كرد؟
بنابراين خود را موظف می‌بينم تا از كسی كه شهيدشده و در قيد حيات نيست كه مستقيما از خود دفاع كند، به دفاع از او ارزشهای الهی پرداخته و اين گونه شگرد‌های ناعادلانه و ترفند‌های غيرخداپسندانه را محكوم كنم... »

و ادامه این بیانیه...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 8:43 PM | ارسال نظر

French presidential election, 2002

آيا انتخابات ايران مانند انتخابات سال 2002 فرانسه پيش می رود؟
وضعيتی که در سال 2002 در انتخابات فرانسه رخ داد بدين شکل بود:
دور اول:
ژاک شيراک (ميانه رو ): 5,666,440 رای معادل 19.88 درصد کل آرا
ژان مارى لوپن (تندرو): 4,805,307 رای معادل 16.86 درصد کل آرا
دور دوم:
ژاک شيراک: 25,540,873 رای معادل 82.21 درصد کل آرا
ژان مارى لوپن: 5,525,906 رای معادل 17.79 درصد کل آرا

برای ديدن آمار کامل انتخابات 2002 فرانسه بر روی لينک زير کليک نماييد:
http://en.wikipedia.org/wiki/French_presidential_election,_2002

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 2:02 PM | ارسال نظر

بن لادن بره جلو بوق بزنه


بزرگیان نماینده مجلس و عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس برنامه های اجتماعی احمدی نژاد را اعلام کرد. البته من هم بنا دارم تا فردا برنامه بیست ساله احمدی نژاد را اعلام کنم. ظاهرا محورهای اصلی برنامه اجتماعی احمدی نژاد برای آینده جوانان ایرانی چنین است:
جدا سازی خانم ها از آقایان در مکان های عمومی
جدا سازی خانم ها از آقایان در اماکن آموزشی، برای پیشرفت بیشتر
جدا سازی خانم ها از خانم هایی که به خانم ها مثل آقایان نگاه می کنند.
جداسازی هر نوع چیز اضافی از آقایان برای ایجاد امنیت فکری در آنان
جداسازی فرهنگسراها از آدمها برای جلوگیری از اندیشه های ضدانقلابی
جداسازی آسانسورهای مردان و زنان برای پیشرفت اندیشه آنان
جلوگیری از حرکت آسانسورهایی که رو به بالا حرکت می کنند
جداسازی آسانسورها از راهروها برای جلوگیری از احتمال ورود زنان و مردان در آن
جداسازی تاکسی های زنان از مردان و استفاده از پشت تاکسی برای زنان در یک برنامه سه ماهه
جداسازی عقب تاکسی از جلوی آن برای رعایت اخلاق خانواده
جداسازی پیاده روهای زنان و مردان، مردان از وسط خیابان رد بشوند و زنان از راهروی خانه شان
جدا سازی آشپزخانه های زنان از آشپزخانه مردان در خانه هایی که بیش از یک نفر در آن زندگی می کنند، برای پیشرفت تفکر و اندیشه
دفن اجساد شهدا در میادین و کوچه های شهر، در صورت کمبود شهید می توان از نسل جوان برای تولید آن استفاده کرد.
ایجاد وزارت امر به معروف و نهی از منکر برای اداره کلیه امور زنان و مردان.
تلاش برای استفاده از دانش ژنتیک برای ایجاد زنانی که دارای محاسن باشند


و باقی بیانات...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 1:28 PM | ارسال نظر

کابینه دکتر احمدی نژاد مشخص شد


بر اساس اخبار دریافتی دکتر احمدی نژاد شهردار محبوب تهران و رئیس جمهور آتی در طی مذاکراتی با مردم زجر دیده, پا برهنه, گشنه, فقر دیده و دور از عدالت اجتماعی در حال چیدن اعضای کابینه خود هستند. لیست زیر شامل وزرا و روسای سازمان هایی است که ایشان تابحال برای کابینه خود انتخاب کرده اند. اگر شما هم چنین مردمی هستید هر چه سریعتر به منزل ایشان واقع در خیابان سمنگان بروید و اسامی پیشنهادی خود را از لای شیشه جلوی ماشین ایشان که یک خودروی مستعمل پژو 405 است بندازید. باشد که روزی همه ملت ما فقیر شوند تا دکتر احمدی نژاد غصه عدالت اجتماعی را کمتر بخورند.

معاون اول : مسعود ده نمکی
سخنگو : عشرت شایق
رئیس سازمان ملی جوانان : شایعه انتخاب سعید عسکر تکذیب شد.
معاونت حقوق بشر : قاضی مرتضوی
وزیر خارجه : دکتر عباسی
وزیر کشور : فرهاد نظری
وزیر اقتصاد : احمد توکلی
وزیر ارشاد : حاج سعید حدادیان
رئیس سازمان برنامه و بودجه : حبیب ا... عسکر اولادی
وزیر ارتباطات : حسین شریعتمداری
وزیر کار : شخص دکتر احمدی نژاد با حفظ سمت
وزیر آموزش و پرورش : حسین مظفر
وزیر دفاع : شمخانی
وزیر علوم : رحیم پور ازغدی
وزیر بهداشت : هنوز انتخاب نشده. الویت با کسانی که در هفته های اخیر یکبار مسواک زده باشند و دو بار صابون.


و باقی کابینه...


نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:56 AM | ارسال نظر

Sunday, June 19, 2005

سبحان ربی الاعلی و بحمده


یک روز قبل از انتخابات آقای مصباح یزدی به بسیجیان و امت حزب الله اعلام کرده بود: پنج شنبه روزه بگیرید، جمعه به احمدی نژاد رای دهید. ظاهرا همه این کار را کرده بودند، البته تعدادی هم وضو گرفته بودند و می‌خواستند با وضو به احمدی نژاد رای بدهند که بعضی از آنها دچار مشکل شده بودند و بعد چون دیدند قضیه باطل شده به قالیباف رای داده بودند. خود احمدی نژاد هم باورش شده که خیلی قضیه جدی است. وی گفت: بعضی ها با نیت قربه الی الله به من رای دادند. ظاهرا قرار است دفعه بعد، امت شهیدپرور بعد از وضو گرفتن، برگه رای را بگیرند و بعد از انگشت زدن به رکوع بروند و در حال رکوع اسم احمدی نژاد را روی برگه بنویسند، بعد به سجده بروند و از جا بلند شوند و بگوید سمع الله لمن حمده و بعد برگه را بیندازند به صندوق.

توضیح: برای کسانی که قرار است در قزوین رای بدهند رکوع واجب نیست، اما بهتر است بعدا به قم بروند و قضای آن را به جا بیاورند.

از آزادی به بهشت زهرا

فکر می کنید اگر احمدی نژاد شهردار تهران رئیس جمهور ایران شود، چه خواهد کرد؟
دهن ملت را آسفالت می کند.
مخ ملت را می ریزد توی فرقون
هرچه شعور است به زباله دانی تاریخ می ریزد
در همه خیابانها خط قرمز می کشد
همه کوچه های تهران بن بست می شوند
سر همه چهارراه ها چراغ ها به جای زرد و سبز و قرمز، قرمز و قرمز و قرمز خواهد بود.
وضعیت کشور را مثل رانندگی در تهران می کند، هر کسی هر کاری خواست می کند.
میدان آزادی را مستقیما به بهشت زهرا وصل می کند


و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:05 PM | ارسال نظر

Saturday, June 18, 2005

احمدی نژاد، نابغه آسفالت

از آنجایی که انتخابات به دور دوم راه پیدا کرده و نابغه آسفالت « دکتر احمدی نژاد » این بار نیز به حضور پر شور شما جوانان عزیز نیاز مبرم دارد، به فکرم رسید که بیوگرافی این نابغه رو به نقل از ابراهیم نبوی و سایت گویا براتون اینجا بنویسم که ایشاا... با همان شور و هیجان دور اول اینبار هم کلی رای به ایشون بدید تا ایشون بتواند به حول و قوه الهی هممون رو به زور به بهشت ببرند.

« دلیل اینکه کل داستان رو اینجا آوردم اینه که سایت گویا شدیدا فیلتر شده »


به رجایی ثانی رای بدهید تا ایران حکومت جهان را در دست بگیرد. اگر رجایی نیست بدبختانه احمدی نژاد هست. صل علی محمد، باز هم احمدی نژاد کفشش را درآورد.

مردی از دل کویر

او از دل کویر برخاست، جایی که آفتاب در آن می درخشد و نور آفتاب انسان های بارور را از خود بیرون می دهد. نامش محمود بود. چون تازه به دنیا آمده بود و اسم مستعار پیدا نکرده بود، پدر و مادرش با همان اسم محمود صدایش می کردند. او وقتی به دنیا آمد پابرهنه بود و از همان زمان وقتی می دید فرزندان سرمایه داران و آقازاده ها با کفش به دنیا می آیند، رنج می کشید و شبها به کویر پناه می برد و با قلبی خونین برای پابرهنگان گریه می کرد. همگان وقتی محمود را می دیدند او را تحسین می کردند و می گفتند ماه دربیاد که چی بشه؟

خانواده اش همیشه فقیر بودند، مادرش می گفت: پسرم اگر نامزد شدی انصراف نده.

اونقه! اونقه! اونقه!

وی در گرمسار به دنیا آمد، در خانواده ای بسیار فقیر که حتی نان هم نداشتند بخورند. وقتی محمود به دنیا آمد مادرش در حالی که می گریست در گوشش گفت: تو باید برای فقرا و پابرهنگان زحمت بکشی و بعد از اینکه شهردار شدی، رئیس جمهور شوی. فرزندم! هرگز انصراف نده، چون باید رئیس جمهور شوی. محمود با چشمانی مظلوم به مادرش می نگریست و می گفت: اونقه! اونقه! اونقه! پدرش به مادر اصرار می کرد که این بچه شیر می خواهد، به او شیر بده. اما مادرش می گفت: نه، او دارد برای دفاع از عدالت فریاد می زند و برای فقرا و پابرهنگان گریه می کند.

داغ کردن، کوبیدن، راست کردن

پدرش، مردی از تبار کاوه آهنگر اسلامی بود. او آهنگری فقیر بود که یک چکش بسیار کوچک و فقیرانه داشت و سندان فقیرانه اش را نیز از یک بیابان پیدا کرده بود، چون حتی پول برای خریدن سندان هم نداشت. او هر چیزی را که به دستش می آمد داغ می کرد، بعد محکم ضربه می زد، بعد آنقدر می زد تا راست شود. محمد از همان کودکی این چیزها را از پدرش یاد گرفت: داغ کردن، کوبیدن، راست کردن. پدر محمود چون خیلی فقیر بود مجبور بود چیزهایی را که درست می کند بفروشد و با پولش که خیلی کم بود، برای هفت فرزندش که همه شان پابرهنه بودند کفش و جوراب بخرد. اما هوش سرشاری که در محمود بود باعث شد که وقتی پدرش خواست برای او کفش و جوراب بخرد به او جواب دهد: نه، من کفش نمی خواهم، من می خواهم پابرهنه بمانم. پدر محمود وقتی این حرف را شنید سجده شکر به جا آورد و وقتی سر از سجده برداشت دید محمود نیست.

من توی دهن مردم تهران می زنم!

آری! محمود به تهران آمده بود. او در آن زمان چهار سال بیشتر نداشت، اما در همان چهار سالگی، عقلش از سالها بعد که چهل ساله شد بسیار بیشتر بود. خانواده محمود به دنبال پسرشان به تهران سفر کردند، سفری بسیار دشوار و سخت. سفری که بیش از یک ماه طول کشید، بیست و نه روز آنها دنبال چمدان شان که باید لباس ها را توی آن می گذاشتند گشتند، چون چمدانشان گم شده بود و هرچه می گشتند پیدایش نمی کردند. به همین دلیل یک ماه سفرشان طول کشید. وقتی آنها به تهران رسیدند با مشاهده شهری بزرگ که ساختمانهایش چند طبقه بود خیلی تعجب کردند. خانواده محمود اولین بار اتوبوس دوطبقه می دیدند و اولین بار میدان های بزرگ را تماشا می کردند. پدر محمود از دیدن خانه های اشرافی که بسیاری از آنان خون مردم را می مکیدند بسیار غمگین شد و به محمود گفت: پسرم، تو باید انتقام ما را بگیری. محمود که چهار سال بیشتر نداشت به پدرش گفت: پدرجان! خیالت راحت باشد، خودم شهردار این شهر می شوم و چنان به آن گه می زنم که دیگر از این خبرها در آن نباشد.

از همان جوانی تصمیم گرفت شهردار تهران شود تا از مردم تهران انتقام بگیرد.

فیزیک و شیمی و نابغه آسفالت

محمود احمدی نژاد در تهران بسرعت وارد مدرسه شد و برخلاف نظر همه آشنایانش موفق شد تحصیلات ابتدایی اش را آغاز کند. وی در مدرسه سعدی و دانشمند درس می خواند و موفق شد بعد از تمام کردن درس هایش وارد دانشگاه علم و صنعت شود. او در تمام مدت دبستان و دبیرستان علاوه بر کتابهای درسی مربوط به ریاضیات و فیزیک، توانست کتابهای شیمی و هندسه و ادبیات خود را هم بخواند و همین امر تحولی شگرف را در او بوجود آورد. وی سالها بعد وقتی که شهردار تهران شد توانست با استفاده از دانشی که در دبیرستان کسب کرده بود فرق سربالایی و سرپائینی که نقش شگرفی در آسفالت خیابانهای شهر داشت، بفهمد. یکی از کارشناسان شهرداری که احمدی نژاد را نابغه آسفالت می داند، معتقد است: این رجایی ثانی از هوشی سرشار برخوردار بود، من بعد از سه روز موفق شدم با او در مورد اینکه اجسام در سربالایی سرعت شان افزایش می یابد به توافق برسم. احمدی نژاد در این مورد دیدگاهی اصولگرایانه دارد. وی می گوید: در نظام شهرسازی اسلامی در سراشیبی خیابان اگر اذن ولی فقیه باشد سرعت بیشتری بوجود می آید.

چریک جوان

خانه محمود احمدی نژاد در خیابان آیزنهاور سابق، یا همان خیابان آزادی کنونی بود. ماهها بود که او هر روز صبح با سروصدای مردم از خواب بیدار می شد و در فکر فرو می رفت. فکر پابرهنگان همواره در ذهن او بود. بالاخره دوماه بعد از اینکه هر روز جلوی خانه شان صدای مردم می آمد یک بار از خواب پرید و تصمیم گرفت با مردمی که سروصدا می دادند، دعوا کند. از خانه بیرون رفت و متوجه شد که مردم در حال انقلاب کردن هستند. از همان زمان بود که به صفوف به هم فشرده انقلابیون پیوست. یک روز در صفوف به هم فشرده انقلاب بود که کسی به او کاغذی را داد و گفت این را بده به اون یکی. محمود این وظیفه انقلابی را بخوبی انجام داده و آن اعلامیه را به دست مردی از تبار انقلاب که داشت راه می رفت داد و از آن پس به کار توزیع اعلامیه های انقلاب پرداخت.

در روزهای انقلاب اعلامیه ها را چندبار می خواند.

راهی به دل دوست

محمود آن روزها دانشجویی جوان بود، اما همچنان از حقوق پابرهنگان دفاع می کرد. وی پس از انقلاب بعد ار اینکه متوجه شد واقعا انقلاب شده است با بعضی از دوستانش به تاسیس انجمن اسلامی دانشکده پرداخت. وی از سال 1358 به عنوان نماینده دانشگاه علم و صنعت و دفتر تحکیم وحدت به حضور امام مشرف می شد، بعد از چند بار که این کار را کرد، موسسین دفتر تحکیم وحدت مجبور شدند یکسال بعد این دفتر را تشکیل دهند تا وی بتواند به عنوان نماینده به محضر امام برود. در دفتر تحکیم وحدت افراد زیادی فعال بودند، کسانی مانند ابراهیم اصغرزاده، محسن میردامادی، محسن کدیور، هاشم آغاجری و عباس عبدی. احمدی نژاد در کنار این افراد به فعالیت های سیاسی پرداخت. بتدریج در طول سالها این افراد همه شان متوجه شدند که چه اشتباهی کرده اند، اما احمدی نژاد همچنان به کارش ادامه داد. یکی از دوستان دوران تحکیم وی می گوید: او با همه بچه های دانشگاه فرق داشت. بچه های دانشکده دائما نظرات شان تغییر می کرد، اما محمود چون نظری نداشت، هرگز تغییر نکرد.

در جلسه دفتر تحکیم وحدت همراه با سایر دانشجویان( نفر سمت چپ سایر دانشجویان است)

محمود! الهی داغت به دلم بیاد

مهندس احمدی نژاد همیشه احترام خاصی به نظرات دیگران می گذاشت. یک بار که داشت به نظر یکی از همکلاسی های دانشگاهش احترام می گذاشت او سرش شکست و گفت: الهی بمیری از دستت راحت بشیم. مادرش نیز همیشه به او می گفت: الهی بمیری و داغت به دلم بیاد، این دیوونه بازی ها چیه می کنی؟ همکلاسی های دیگرش نیز همیشه همین را می گفتند. یکی از آنها به او گفته بود: الهی خبر مرگت رو بشنوم. مهندس احمدی نژاد منتظر یک فرصت بود. وقتی جنگ آغاز شد تصمیم گرفت به جبهه برود تا به شهادت برسد و از این طریق به نظر دیگران احترام بگذارد. مدتها در جبهه فعالیت می کرد، تا اینکه یک روز از یکی از همرزمانش پرسید: من چرا به شهادت نمی رسم؟ همرزمش گفت: برای اینکه اینجا پشتیبانی جبهه است، اینجا کسی به شهادت نمی رسه. اگر می خواهی به شهادت برسی باید بری به خط مقدم. او از همان موقع دنبال خط مقدم می گشت، اما هرگز موفق به یافتن آن نشد.

او به شهادت عشق می ورزید، البته خارجی ها اسمش را شهادت نمی گذارند.

از اینجا تا کربلا آسفالت باید گردد

او تصمیم گرفته بود تا روزی که جنگ تمام نشده است در جبهه باقی بماند و راه کربلا را باز کند. برای باز کردن راه کربلا بهترین راهی که به ذهنش رسید تحصیل در رشته راهسازی و آشنایی با آسفالت بود. به همین دلیل در سال 1365 به طور داوطلبانه به سپاه پاسداران پیوست، اما بطوری معجزه آسا با امداد غیبی سر از دانشگاه علم و صنعت درآورد و به تحصیل در آنجا پرداخت. هوش سرشارش باعث شد تا دوره فوق لیسانس را در طول سه سال بگذراند و به دلیل نبوغ بی نظیری که داشت موفق شد یازده سال بعد دکترایش را در سال 1376 در رشته حمل و نقل و ترافیک بگیرد، اما افسوس که دیگر جنگ تمام شده بود و باوجود اینکه او توانایی کامل آسفالت کردن راه کربلا را پیدا کرده بود، اما نمی توانست این کار را بکند.

او دوست نداشت به زبان انگلیسی حرف بزند، بخاطر انقلاب

مبارزه با استعمار پیر

احمدی نژاد علاقه زیادی به نابودی استعمارپیر یعنی انگلیس داشت. به همین دلیل بود که به انگلیس رفت تا در آنجا هم درس آسفالت بخواند و هم با امپراطوری پیر انگلیس بجنگد. او همراه با عباس آخوندی و چند تن دیگر به تحصیل در انگلیس پرداخت، اما این کار بسیار دشوار بود، چون او باید تمام درس ها را به زبان انگلیسی می خواند، او شش ماه تلاش کرد تا با زبان انگلیسی اشنا شود، اما این کار به دلیل اینکه قلبش برای پابرهنگان می تپید به سختی صورت می گرفت. به همین دلیل به این نتیجه رسید که باید زودتر به وطن بازگردد و به زبان فارسی به مردم خدمت کند. او به وطن بازگشت، در حالی که قلبش می تپید. در همین روزها بود که در اثر تپش شدید قلب او دکتر کاظم سامی کشته شد. این امر نشان می داد که دکتر احمدی نژاد تا چه حد توانسته است علاوه بر آشنایی با آسفالت با برنامه ریزی های امنیتی هم آشنا شود. به همین دلیل ابتدا به وزارت علوم رفت و سپس برای آسفالت کردن دهان مردم اردبیل استاندار این استان شد.

رجایی ثانی، او یا نان و پنیر می خورد یا همیشه گرسنه است

مردی از تبار رجایی

بعد از دوم خرداد احمدی نژاد نیز پیام دوم خرداد را درک کرد. به همین دلیل از اردبیل به تهران آمد و به فعالیت های علمی خود ادامه داد. وی که قبلا در مورد دکتر سامی نیز فعالیت های علمی فراوانی کرده بود، این بار تصمیم گرفت شهردار تهران شود. انتخابات شوراها برگزار شد. هیچ کس در انتخابات شرکت نکرد. در نتیجه احمدی نژاد شهردار تهران شد.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:34 PM | ارسال نظر

دکتر احمدی نژاد، رئيس جمهوری برای مستضعفان



ساعت نه صبح از خواب بيدار شدم و به بچه صبحانه دادم. تلفن سه روز است که قطع شده و سارا هر روز برای اينکه ببيند چرا تلفن قطع شده به وزارت کشاورزی می رود. رئيس جمهور وزارت مخابرات را برای صرفه جويی منحل کرده و وزارت کشاورزی وظايف وزارت مخابرات، ارشاد و صنايع را انجام می دهد.

رفتم خانه جواد آقای همسايه که پول هايم را پيش او نگه می دارم و يک ميليون تومان از پولم را گرفتم. با يک ميليون تومان رفتم سرکوچه از کيوسک روزنامه فروشی سابق ۴۰۰ دلار خريدم.

بعد رفتم دفتر روزنامه، مرتضوی اعلام کرده است که بزودی اکبرگنجی را به اتهام کلاهبرداری و غارت بيت المال محاکمه می کند. زنگ زدم به صغرا خانم همسايه مادرم تا مادرم را صدا بزنند و با او خداحافظی کنم. صغرا خانم گفت که نه من را می شناسد و نه مادرم را می شناسد. ساعت چهار به آژانس زنگ زدم تا يک موتوری بفرستد، در اين ساعت با ماشين در خيابانهای تهران نمی توان حرکت کرد.

در ميدان آزادی راه بندان بود، لباس شخصی ها موتورسوارهايی را که عينک آفتابی داشتند می زدند، من را هم با وجود اينکه عينک آفتابی نداشتم کتک زدند. از آنجا پياده دويدم تا فرودگاه مهرآباد. ساعت يک ربع به شش رسيدم درحالی که عرق کرده بودم. رفتم به پاويون دولتی. برادر رئيس جمهور تا مرا ديد بغلم کرد و از اينکه مثل قبل بوی ادوکلن نمی دادم احساس خوشحالی کرد. رئيس جمهور با دويست نفر از برادران بخش رايانه و زبان خارجی بسيج منطقه ده و پنج نفر از خبرنگاران منتظر هواپيما بودند. هواپيمای اختصاصی العال آماده بود. سوار شديم و رفتيم به دبی تا در آنجا با پسرعمه جرج بوش که نماينده آمريکا برای مذاکره با ايران است مذاکره کنيم. آمريکايی ها گفته اند اگر يک ساعت هم دير برسيم با ما مذاکره نمی کنند. پرواز سر ساعت انجام شد و بموقع به دبی رسيديم.


نقل از ابراهیم نبوی


نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:22 PM | ارسال نظر

بای بای




من رای میدهم٬ تو رای میدهی...
بای بای دکتر... بای بای اصلاحات... بای بای آزادی... بای بای ایران... بای بای... این چند تا نقطه آرزوهام نیستن٬ با اونا خیلی وقته بای بای کردم...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:04 AM | ارسال نظر

Friday, June 17, 2005

OpenSolaris Code Released


طبق اخبار و گزارشهای منتشر شده در C|net،شرکت Sun Microsystems، دیروز قسمتهایی از کدمنبع OpenSolaris را تحت مجوز CCDL که به تصویب جامعه بازمتن نیز رسیده، متتشر ساخت. این انتشار شامل بیش از ۵ میلیون خط از کدهای منبع مربوط به سیستم پایه ای OS/Net می‌باشد (هسته و شبکه). همانطور که می‌دانیم OpenSolaris بر پایه Solaris ۱۰،که شاخه‌ای از نسخه سیستم عامل یونیکس Sun بوده، می‌باشد. در ماه ژانویه گذشته نیز، شرکت Sun کدهای منبع DTrace را که یک ابزار ردیابی پویا (دینامیک) برای آنالیز و اشکال زدایی هسته می‌باشد، منتشر ساخت. DTrace یکی از بزرگترین ویژگیهای بکارگرفته شده در سولاریس۱۰ است.
بعضی از ویژگیهای بارز و مهم دیگر نیز شامل مدیرت بوت بازمتن GRUB، همچنینSMF (سهولت مدیریت سرویسها) که جایگرین اسکریپتهایinit.d شده است. همچنین آن برای راه اندازی‌های (Boot) سریعتر سیستم، قادر به بالاآوردن و آغاز عملیات‌ها در حالت موازی می‌باشد (۷ ثانیه زمان راه اندازی سیستم بر روی ایستگاه کاریdual Opteron) بعلاوه ویژگی مهم دیگر برای راه اندازی خودکار سیستم. یکی از ویژگیهای دیگر،سیستم مدیریتی بازمتن شرکت Sun یعنیTeamware می‌باشد که در سولاریس۱۰ و OpenSolaris از آن استفاده می‌شود. Teamware توسطLarry McVoy وفتی در شرکت Sun مشغول به کار بود طراحی شد (اون هم اکنون BitKeeper را طراحی و توسعه می‌دهد). سیستم عامل OpenSolaris به خوبی قادر به پشتیبانی از پردازنده هایx86/x86-64 بعلاوه Sparc می‌باشد. تیم توسعه دهنده گان Blastware مسئول بومی سازی OpenSolaris برای پردازنده های PowerPC می‌باشد (نام آن را Polaris گذاشته‌اند). هم اکنون شرکت Sun بیش از یک سال است که در حال کار بر روی OpenSolaris است. پروژهOpenSolaris به رهبری گروهی از شرکتSun و عده ای کاربران دیگر که عضو شرکت Sun نیستند شروع شده است. در ضمن Sun قرار است ازCollabNet برای مدیریت وب سایتهای پروژه بازمتن خود استفاده نماید.

اطلاعات بیشتر از C|net

نقل از تکنوتاکس

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 1:29 PM | ارسال نظر

معین تا اطلاع ثانوی




نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:15 AM | ارسال نظر

Wednesday, June 15, 2005

Here is not Africa



شرحش دیگه با شما... فقط بگم که اینجا آفریقا نیست

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:00 PM | ارسال نظر

نیروی اراده ملت


کدیور : معین را قهرمان نمی خواهیم...
شکوری راد : آینده از آن شماست...
نیروی اراده ملت...
برداشت های متحجرانه از اسلام...
اعتراض به بی عدالتی...

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:59 AM | ارسال نظر

Ubuntu 5.04 Review with pics


سایت Lxer یک بررسی در مورد Ubuntu 5.04 منتشر کرده است که در آن می‌خوانیم: «این توزیع با مدل تجاری خود، از یک سیستم‌عامل رایگان و بازمتن فراتر رفته است. Ubuntu جامعه ای از کاربرانی که مایل هستند تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنند، به دور خود گرداوری کرده است. کمک‌های Ubuntu به جامعه لینوکس کمک می‌کند تا این سیستم‌عامل بیشتر ترویج شده و کاربران آن افزایش پیدا کنندبرای مطالعه کامل این بررسی به همراه تصاویر اینجا کلیک کنید.

نقل از تکنوتاکس

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:27 AM | ارسال نظر

Fedora Core 4 Screenshot Tours


osdir تصاویری از محیط کاربری Fedora Core 4 آماده کرده... اگه دوست دارید بدونید این Fedora Core 4 که با کلی تبلیغات و استفاده از جدیدترین برنامه های دنیای برنامه های کدباز منتشر شده چه شکلیه٬ میتونید این تصاویر رو ببینید...
البته اینترنت ندارایانه این عکسها را فیلتر کرده... خوب لابد چیزی توشون بوده که اسلام رو به خطر مینداخته ;) ... اصلا به من چه...
تصاویر آماده شده از محیط Gnome و تصاویر آماده شده از محیط KDE

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:12 AM | ارسال نظر

Tuesday, June 14, 2005

Daniel Robbins accepts new position with Microsoft


الان تو سایت Gentoo دیدم که آقای دانیل رابینز موسس Gentoo برای اینکه مایکروسافت رو با ماهیت برنامه های کدباز آشنا کنه تو مایکروسافت استخدام شده ...

خداحافظ Gentoo !

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:02 PM | ارسال نظر

xFarDic 0.6.4 released


نسخه بروزرسان جدیدی از واژه‌نامه xFarDic منتشر شد. در این نسخه اشکال مربوط به Crash برنامه در توزیع‌های Fedora و SuSE برطرف شده، اندازه پنجره‌های About و تنظیمات نیز تصحیح شده تا با قلم‌های بزرگ نیز بطور صحیح نمایش داده شود، سیستم Spell Checking مجددا بصورت یک تابع مرکزی پیاده سازی شده و آماده است تا با بانک‌های یونیکد مانند aspell-fa کار کند، سیستم ترجمه خودکار با استفاده از Aspell بهینه شده و با تایپ کاربر در جعبه ورودی متن، ترجمه بطور خودکار انجام خواهد شد. برای جلوگیری از Crash برنامه در هنگام عدم وجود Aspell، یک سیستم Error Handling نیز طراحی و اجرا شده است. لطفا همچون گذشته ما را از نظرات و پیشنهادهای خود بی‌بهره نگذارید. برای دیدن تصویری از نسخه جدید اینجا کلیک کنید. برای اطلاعات دقیق‌تر اینجا کلیک کنید.

Debian Package (1935 KB), RPM Package (1939 KB), Source Code (159 KB)

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:22 AM | ارسال نظر

خرداد ۸۶ : انتخابات در هشت پرده


پرده اول: سردار رضايی رئيس جمهور می شود...
پرده دوم: هاشمی رفسنجانی، مردی که نمی توانست سلطان نباشد...
پرده سوم: سردار دکتر خلبان رئيس جمهور ماست...
پرده چهارم: دکتر احمدی نژاد، رئيس جمهوری برای مستضعفان...
پرده پنجم: مهرعليزاده، رئيس جمهوری که شناخته نشد...
پرده ششم: مهدی کروبی، جنگ تا آخرين قدم...
پرده هفتم: علی لاريجانی، مردی فقط برای يک فصل...
پرده هشتم: مصطفی معين، مردی که کسی نمی خواست سلطان باشد...

و کل ماجرا ...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:34 AM | ارسال نظر

Monday, June 13, 2005

The Amazing Fedora Core 4


From: The Fedora Project
To: fedora-announce-list-AT-redhat.com
Subject: The Amazing Fedora Core 4!
Date: Mon, 13 Jun 2005 10:36:54 -0400

Ladies and Gentlemen:

You may have *thought* you were using the latest and greatest in open
source software, but folks, today we have something really, really
exciting for you.

It purrs. It hums. It mesmerizes. It is ...

FEDORA CORE FOUR

That's right, the premier open source operating system has just turned
4 -- four releases that is! But before we tell you how much this is
going to cost, here are a few of the fabulous features:

* GNOME 2.10

With the elegant Clearlooks theme, descendent of our old friend
Bluecurve. Keep your eyes open for Evince, the new PDF viewer.

* OpenOffice.org 2.0 prerelease.

This popular office productivity suite handles all your favorite
formats even better than before, and comes with a new database
management capability.

* Eclipse and a 100% open source Java stack. Gcj, need we say more?

* Fedora Extras

Extras packages are available, by default, at release time. Extras
is now integrated into the development, testing, and release cycles.

* KDE 3.4

Complete desktop packed with a web browser, mail client, and so much more.

* PPC (PowerPC)

PPC architecture support. Oh, yes, folks, Fedora Core on your PPC.
It is downright amazing!

All of that, yes, all of that. But, wait!, before you reach for your
wallet, you should hear about a few more of Fedora Core 4's fabuluous
features:

* Fedora Core is developed by the Fedora Project. This amazing group
of people love to promote the rapid development of innovative open
source software through a collaborative, community effort. Led by
our old friends at Red Hat and featuring the tireless work of
thousands of developers, packagers, testers, fixers, documenters,
and users, Fedora Core 4 provides a complete Linux platform built
exclusively from open source software.

Let me say that again.

Fedora Core is a complete Linux platform that is 100% open source.
No mud in these waters, friends!

بالاخره Fedora Core 4 با کلی دب دبه و کب کبه منتشر شد.
هرچند با rpm خداحافظی کردم، ولی این همه تعریف و تمجید من یکی رو بد جوری قلقلک میده که نصبش کنم...

گذاشتم دانلود بشه ;)


آی Ubuntu ،Debian من هنوز به شما وفادارم...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:16 PM | ارسال نظر

Fedora Core 4 Installation Guide


تیم مستندات و راهنما نویسی Fedora Core اقدام به انتشار راهنمای نصب تصویری Fedora Core نموده اند. این راهنما برای Fedora Core 4 که قرار است 13 June منتشر شود تنظیم شده است.
برای دیدن این راهنمای نصب اینجا کلیک کنید.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:57 PM | ارسال نظر

Sunday, June 12, 2005

اعتراض به نقض حقوق زنان در قانون اساسی


تجمع بزرگ زنان و تعدادی از مردان که دور نگه داشته شده بودند برای اعتراض به نقض حقوق زنان در جامعه و قانون اساسی.

باقی عکسها در کسوف آرش عاشوری نیا

و ما هستیم٬ ما هستیم٬ هرگز از یاد مبر!

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:49 PM | ارسال نظر

کی بیشتر

وقتی که بارون میاد، هر چند تا قطره بارون که تونستی بگیری، همونقدر منو دوست داری و هر چند تا که نتونستی بگیری، همونقدر من تو رو دوست دارم....

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 6:53 PM | ارسال نظر

xFarDic 0.6.4-PRE3 Released


با توجه به اشکالات گزارش شده پس از انتشار xFarDic 0.6.3، نسخه جدیدی از این واژه‌نامه در حال توسعه می‌باشد. بسیاری از اشکالات گزارش شده برطرف شده و برای حصول اطمینان از صحت کارکرد نسخه نهایی 0.6.4 بر روی تمامی توزیع‌ها، تیم توسعه xFarDic نیاز به کمک کاربران این واژه‌نامه برای نصب و آزمایش نسخه آزمایشی 0.6.4PRE3 دارد. نتیجا آزمایش مخصوصا بر روی توزیع‌های مبتنی بر rpm مانند SuSE و Fedora بیشتر مورد نیاز است. بدینوسیله از کلیه کاربران دعوت به عمل می‌آید تا این نسخه را آزمایش کرده و اشکالات احتمالی را گزارش کنند. با تشکر قبلی از همکاری دوستان. لطفا نظرات و اشکالات را زیر همین پست بنویسید. دریافت:


Debian Package (1.9MB), RPM Package (1.9MB)

نقل از تکنوتاکس

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 6:20 PM | ارسال نظر

Debian GNU/Linux 3.1 CD/DVD images updated to r0a


بدلیل ایرادی که در نسخه اولیه CD/DVD های عرضه شده ( Debian Sarge ( Debian 3.1r0 گزارش شده، امروز تیم توسعه دهنده Debian نسخه جدیدی از Sarge با شماره انتشار Debian 3.1r0a منتشر کردند.
ایراد نسخه عرضه شده قبلی که به سادگی و بدون نیاز به نصب مجدد قابل رفع است این است که در فایل etc/apt/sources.list
/ به جای خط دستور فعال "http://security.debian.org /stable/updates" خط دستور غیر فعال "http://securirty.debian.org /testing/updates" وجود دارد، به همین دلیل بسته های نصب شده از نظر امنیتی روزآمد نخواهند شد.
اگر شما با استفاده از CD/DVD های Debian Sarge 3.1r0 سیستم خود را راه اندازی کرده اید، نیاز به نصب مجدد نخواهید داشت، بلکه فقط کافیست در فایل
etc/apt/sources.list/ در کلیه خط دستورهای "security.debian.org" عبارت "testing" را با "stable" عوض کنید و علامتهای "#" را از ابتدای این خطوط بردارید.

جهت مطالعه جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:25 AM | ارسال نظر

Saturday, June 11, 2005

متن گفتگوی غريب سعيد حجاريان و مصطفی معين


پنجشنبه شب در پربيننده ترين ساعت سيمای جمهوری اسلامی، برنامه اعلام شده تبليغات رياست جمهوری و نوبت مصطفي معين بود. وقتی صفحه باز شد، مردم تکان خوردند سعيد حجاريان روی صندلی چرخدار در مقابل نامزد اصلاح طلبان پيشرو. سئوال کننده حجاريان بود. صدايش مفهوم نبود. با زير نويس ديده شد. و بينندگان مبهوت ماندند. روز بعد آشکار شد که صدا و سيما اين فيلم را در چند جا سانسور کرده است. متن کامل اين مصاحبه را برای اطلاع خوانندگان در اين جا نقل می کنيم. اما تماشای آن با صدای خش گرفته و زير نويس دار حجاريان حکايت ديگر بود.

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:45 PM | ارسال نظر

بهزاد نبوی در قم


بهزاد نبوی : این کتکها مارا در راه خود مصمم تر میکند.
و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:13 PM | ارسال نظر