Free As in Freedom

Tuesday, December 27, 2005

شماره پانزدهم نشریه الکترونیک لینوکس منتشر شد

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:29 PM | ارسال نظر

Monday, December 26, 2005

ذکر احوال دستورات مختلفه منورالدوله و شقاقلوس و قانقاريا



در ايام سبعه ماضيه ميرزا محمود خان منورالدوله رئيس الوزراء مريض شده يک فقره حکيم مجرب آوردند تا آقا را معاينه و معالجه نمايد.
گويا دست راست آقا از شانه تا مچ درد گرفته بطوری که هر کس آقا را لمس می کرد جيغ می کشيد و می فرمود: "الموت لاسرائيل، الموت لآمريکا".
حکيم معاينه نموده، فرمود از بابت اين است که رئيس الوزراء از صبح تا شب با دستهای مبارکشان دايم دستورات صادر کرده و خسته شده و دستش درد گرفته از بس دستور داده و ممکن است به قانقاريا دچار شود.
ميرزا علی آقا سعيدلو تبريزی، آجودان اول رئيس الوزراء فرمود که در ايام سابقه دستورات مختلفه از سوی رئيس الوزراء صادر شد.

شنبه: رئيس الوزراء دستور صادر نموده که هر کس از رؤسای مملکت و مسئولان دولت به حج تمتع غيرواجب مشرف بشود، او را در حياط عمارت دولت خوابانده به پشتش شلاق بزنند و به جای تشرف به حج وی را مجبور نمايند به دمشق و شامات و بيروت برود و با اسرائيل محاربه نمايد.

يکشنبه: رئيس الوزراء دستورالعمل طويلی با ۲۳ مورد دستورات مختلفه برای راديو و تلفزيون صادر نموده که من الآن الی قيام يوم الدين پخش انواع آهنگ فرنگی و طرب انگيز و نمايش افعال قبيحه و اطوار فرنگی و نشان دادن عکس هر کس ديگری ممنوع بوده، راديو بايد دائم صدای لطيف رئيس الوزرا را پخش و تلفزيون بايد تمثال مبارک رئيس الوزرا را استعمال نمايد.

دوشنبه: رئيس الوزراء دستور صادر نموده که ميرزا داوودخان باجناق الدوله که از رياست امورات تأمين اجتماعی اخراج شده، با سلام و صلوات برگردد به اداره مربوطه و رئيس الوزراء فرموده که هر کس باجناق الدوله را اخراج کرد، بايد جلوی او تعظيم نموده و دوهزار بار دست مبارکش را ببوسد.

سه شنبه: رئيس الوزراء دستور صادر نموده که راديو و تلفزيون بايد در هر ساعت سه بار تمثال مبارک رئيس الوزراء را تماشا بدهد و اگر اين فعل جاری نشود، رئيس الوزراء استعفا داده می رود منزل ابوی.

چند نفر طبيب مجتمع شده و اعلان نمودند اگر ميرزا محمودخان منورالدوله اين قدر دستور صادر نمايد، يمکن که دستش قانقاريا يا شقاقلوس يا سلاطون گرفته، بايد برای جراحی برود لندن.

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:28 PM | ارسال نظر

تا عشرت رو داریم، غم نداریم


عشرت شايق نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي دانشگاه بين‌المللي امام خميني قزوين در پاسخ به پرسشي مبني بر جايز بودن يا نبودن حضور خانم‌ها در استاديوم‌هاي ورزشي اذعان داشت: بستگي دارد، اگر فوتبال بانوان باشد ما هم كف مي‌زنيم، ولي اگر در آنجا آقاياني هم باشند كه ما را ببينند، عشق كنند و رعشه پيدا كنند، جيغ بزنند و نشئه شوند، به اعتقاد من گناه دارد و نبايد شركت كرد، چرا كه منجر به مريض شدن آقايان مي‌شود.

وي در پاسخ به اعتراض يكي از حاضران، نسبت به متلك‌هاي آقايان حاضر در نشست گفت: اين گونه متلك‌ها حتي در صحن مجلس شوراي اسلامي نيز وجود دارد، البته تنها نوع و مدل متلك‌هايش فرق مي‌كند و در قالب سياسي مطرح مي‌شود؛ آنها نيز از پسران اينجا هستند، از كره مريخ كه نيامده‌اند. به شما توصيه مي‌كنم همانند ما در خصوص چنين مواردي بي‌تفاوت باشيد.

و ادامه داستان...


نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:11 PM | ارسال نظر

Happy XMAS


یه Wallpaper خوشگل برای بر و بچ Gnome باز
برای دریافت این Wallpaper اینجا کلیک کنید.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 2:31 PM | ارسال نظر

Friday, December 23, 2005

شب‌ چله‌ با مردي با عباي شکلاتی

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:12 PM | ارسال نظر

Thursday, December 22, 2005

یلدا ; شب آفرینش


یلدا واژه ای سریانی است به معنای میلاد و تولد. این را دهخدا می گوید. همه چیز از ایران و آیین مهر و جشن ظهور میترا آغاز می شود که در گردشی به وسعت کل تاریخ ، دوبار به ایران بازگشته است.
به روایتی، یلدا، روز تولد میترا و مسیح است اما شهرت این شب در ادبیات به دلیل همان طولانی ترین شب سال بودن آن است.
در این بلندترین شب سال، افراد دور و نزدیک خانواده در منزل بزرگان قوم گرد آمده ، با خوردن آجیل و میوه شب را به شادی می گذرانند.
از دیرباز، یکی دو روز پیش از فرا رسیدن شب چله ، مردهای جوان، خوانچه های آراسته میوه را به منزل نامزدهای خود فرستاده ، خود به میهمانی خانه عروس می رفتند. خانواده دختر نیز لباس و پارچه نبریده ای به جای آن هدیه می فرستادند.
اولین اشاره ها به مراسم یلدا مربوط به دوران پیش از زرتشت است یعنی شب زاده شدن ایزد مهر.
ایزدی که خورشید گردونه اوست. هنگام رواج آیین مهر در اروپا، مراسم شب یلدا با شکوه هرچه تمامتر برگزار می شد. هنگامی که مسیحیت از کشتار بی رحمانه پیروان مهر، در اروپا رواج یافت، اولیای دین پی بردند که برانداختن برخی سنتها و آیین ها مهر غیر ممکن است. از این رو شب میلاد ایزدمهر را به میلاد مسیح در 25 دسامبر بدل کردند. فاصله مختصری که میان این دو جشن وجود دارد، حاصل اشتباه در محاسبه تقویم است. در حقیقت میلاد مسیح همان شب یلدای پیروان مهر است که در ایران نیز گرامی داشت آن با رواج دین زرتشت از میان نرفته ، هنوز نیز مردم آن را بزرگ می دارند. رومیان نیز این شب را ناتالیس انویکتوس یعنی روز تولد مهر شکست ناپذیر می نامند و آن را گرامی می دارند.

یلدا در میان اقوام مختلف
شب یلدا در آیین مردم نقاط مختلف کشور به شیوه های متنوعی جشن گرفته می شود.
مردم خطه آذربایجان در این شب برای دختری که نامزد خانواده است با تازه عروس ها، هدایایی می فرستادند که اطرافش با هندوانه یی و شال قرمز بزرگی که گرداگرد آن انداخته بودند تزئین شده بود چرا که معتقدند شال قرمز باعث خوشبختی شادی و بخت زیبای عروس می شود.
مردم اقوام شمالی کشور نیز تمام وسائل شب یلدا را با تزئین به همراه ماهی بزرگ تزئین شده ای برای عروس پیش کش می برند.
در شیراز نیز میزبان سفره ای می اندازد که بی شباهت به سفره هفت سین نیست . سفره ای متشکل از آینه و قاب عکس حضرت علی (ع) ، یکی دو شاخه گل لاله چند شمع زیبا و رنگین و ظرفهایی از اسپند به همراه میوه ها و تنقلات مخصوص این شب و البته حلوا ارده و رنگینک و ارده شیر و خرما و انجیر. غذای ویژه سفره شب یلدا نیز در شیراز هویج پلو است.
مردم این خطه معتقدند در این شب افرادی که گرم مزاجند، باید از انواع خوردنیهای سرد مانند هندوانه بخورند و برعکس سرد مزاجان، از انواع خوراکیهای سرد مانند خرما، رنگینک، انجیر و ارده شیر. همچنان فال حافظ بی شک جزء لاینفک سفره و مراسم این شب است. رسمی که از قرن 18 به بعد رواج یافته است.

البته شب یلدا هم به کسایی که بقیه شباشون خوشه٬ خوش میگذره... الباقی من نمی دونم اصلا واسه چی هستن٬ بیخود جا گرفتن و باعث ترافیک میشن...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 10:05 PM | ارسال نظر

Wednesday, December 21, 2005

خجالتم خوب چیزیه


یکی بود یکی نبود، در زمانهای قدیم هم نه در همین عصر خودمون، یه خرس گنده بود
آقا هم سن پدربزرگ بنده و آقا جواد بود ولی تازه یادش افتاده بود که در ایام کودکی مهدکودک نرفته و چی بهتر از اینکه حالا اون روزا رو جبران کنه... بنابراین برای جبران دوران مهدکودک و هم اینکه نشون بده کوه نورد قابلیه کامپیوترش رو روشن کرد و این اثر هنری رو از خودش در وکرد...

البته تقصیر آقا جواد هم هستا... بس که به این خرس گنده گفت تو سنت زیاده و به ما نمی خوره و همه برو بچ و ضعیفه های دور و بر هم سن خودم هستن و من هیچ کمکی نمیتونم بهت کنم، این طفل معصوم هم دست به این هنرنمایی ها زده...

دلم برای جواد بیچاره هم می سوزه، گیرکرده بین دو تا عزب اوقلی هیچ کاری هم از دستش بر نمیاد... پدارم که سنش نمی خوره، هم سن های منم که همشون BF دارن... طفلی جوادم یه چشمش اشکه، یه چشمش خون!

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 2:50 PM | ارسال نظر

Monday, December 19, 2005

Beta Testers Needed


We are working on Parsix GNU/Linux 0.75 that has many many improvements
and new packages. Some key features are:

- Kernel 2.6.14
- GNOME 2.12.1
- OpenOffice.org 2.0
- GAIM 1.5.0
- Firefox 1.5
- GIMP 2.2.9
- Parsix Starter Documentation (Persian)
- New look and feel

and....

Build 28 of Parsix GNU/Linux 0.75 (Parsix-0.75-PRE28) is ready for
testing. We do not have enough bandwidth to put it on the web, but if
you are in Tehran and like to test this version, just contact me.

Cheers,
Alan Baghumian
Parsix GNU/Linux Dev. Team

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:42 PM | ارسال نظر

Sunday, December 18, 2005

فمينيسم اسلامی

لطفا افراد زير 18 سال اين مطلب را نخوانند.
يکی از دلايل به‌وجود آمدن فمينيسم در دنيای جديد براساس تعاليم لائيک و ضدمسيحيت عدم آشنايی زنان غربی با تعاليم نجات بخش و عاليه اسلام در مورد زنان است. مسلما اگر افرادی مانند سيمون دوبووار با تعاليم اسلامی و ارزش و جايگاهی که زن در اسلام دارد آشنا بودند هرگز خود را به زحمت نمی‌انداختند و کتاب قطوری مانند "جنس دوم" را نمی‌نوشتند.
چند روز پيش کتاب ارزش‌مندی به نام "قانون قوه باه" تاليف دانشمند ارجمند، محمد ابراهيم آوازه (رضوی) که محقق و طبيب طب اسلامی و عضو موسسه‌ی تحقيقات حجامت ايران هستند را دوستی برای مطالعه در اختيارم گذاشت. عقايد مترقی و به‌روز اين دانشمند گرامی به کلی مرا دگرگون کرد و به حال خود تاسف خوردم که آب در کوزه بود و ما سال‌ها تشنه لب در ديار ملحدان فرنگی به دنبال مفاهيم جعلی مانند "فمينيسم" می‌گشتيم. برای آشنايی شما دوستان چند فراز از احاديث نقل شده در اين کتاب را اينجا می‌آورم و اميدوارم مرا به دليل اين چرخش و بازگشت به آغوش فرهنگ غنی سرزمين خودمان سرزنش نکنيد و مانند دوستان زليخا که با ديدن جمال يوسف عشق زليخا به او را درک کردنند و او را بخشيدن شما نيز با خواندن اين مطالب ارزش‌مند مرا درک کنيد:

1- روش پيامبر(ص) در انتخاب همسر
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: "پيغمبر(ص) وقتی می‌خواست زن بگيرد، يکی را می‌فرستاد او را ببيند و می‌فرمود: گردنش را بوی کن که اگر خوشبو باشد، بويش خوب و طيب است و نيز اگر غوزک پايش پرگوشت باشد، فرج هم پرگوشت خواهد بود"[1] ص 19

2- زنانی که لذت بيشتر می‌بخشند
امير مومنان علی(ع) فرمود: "هر کس بخواهد هنگام جماع لذت بيشتر ببرد، زن کوتاه قد و چهارشانه‌ی گندم‌گون بگيرد، چنانچه لذت نبرد، مهرش بر عهده‌ی من است." ص 19

3- سزای نافرمانی از شوهر
امام صادق(ع) فرمود: "اگر زنی برای شوهر خود سينه و پستان را بريان کند، حق شوهر را ادا نکرده است و اگر با اين همه، يک لحظه نافرمانی کند، در درک اسفل جهنم جای گيرد، مگر آن که توبه نمايد." ص 21

4- خوابيدن زن حلال نيست، مگر...
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: "خوابيدن برای زن حلال نيست تا زمانی که خود را بر همسرش عرضه کند؛ يعنی زن لباس خود را از تن درآورد و به‌بستر شوهر برود و به او بچسبد." ص 21

5- کوتاه کردن نماز
امام باقر(ع) فرمود: "رسول خدا(ص) به زنان می‌فرمود: وقتی که همسرانتان می‌خواهند با شما نزديکی کنند، نماز خود را به درازا نکشيد." ص 22

6- خوشی را ضايع نکنيد!
پيامبر اکرم(ص) فرمود: "به درستی که زن يکی از وسايل لذت و خوشی است؛ پس هر کس زن می‌گيرد، آن را ضايع نکند." ص 22

7- مانند صدقه دادن
امام صادق(ع) فرمود: "رسول خدا(ص) از مردی سوآل کرد: آيا صبح روزه بودی؟ گفت: نه. پرسيد: آيا فقيری را اطعام کردی؟ گفت:نه. حضرت فرمود:"پس برگرد با همسرت نزديکی کن که برای او مثل صدقه دادن است.""

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 2:39 PM | ارسال نظر

Homa 5.11 for Ubuntu 5.10 Released


بنا به درخواست دوستان Ubuntu باز و Ubuntu کار دیسک Homa آماده شد... کلی وقت گرفت ولی امیدوارم برای دوستان مفید باشه
نسخه 5.11 اولین انتشار Homa هست، فعلا logo هم نداره ;(
Homa 5.11 برای Ubuntu 5.10 یک CD حاوی آخرین بسته های بروز شده توزیع Ubuntu 5.10 و همچنین اغلب بسته های مورد نیاز کاربران در محیط های خانگی و اداری می باشد.‌به کمک این CD،‌توزیع Ubuntu 5.10 شما تا تاریخ انتشار این CD بروزآوری شده و به کمک یک روش نصب بسیار ساده٬‌امکان نصب اغلب بسته های مورد نیاز محیط کاربری٬‌بدون نیاز به اتصال به اینترنت و دریافت بسته ها از اینترنت،‌نصب٬‌پیکربندی و آماده اجرا خواهند شد.‌برای مطالعه جزئیات بیشتر راجع به دیسک Homa اینجا کلیک نمایید.‌ضمنا این CD را میتوانید از بخش فروش توزیعهای لینوکس سایت تکنوتاکس دریافت نمایید.

با کمک Homa 5.11 برای Ubuntu 5.10 بسته های نرم افزاری زیر نصب، پیکربندی و آماده اجرا خواهند شد.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 2:13 PM | ارسال نظر

Friday, December 16, 2005

مصاحبه با «هنريك مودست برودر» پيرامون مقاله‌ى طنز و طعنه‌اش به ايران و اروپا


اگه ماجرای طنزی که جدی پنداشته شد رو نمیدونید اینجا یا اینجا رو بخونید و بعد مصاحبه زیر:

دويچه وله: آقاى برودر، شما در مقاله‌اى تحت عنوان «اشلسويگ هولشتاين را به يهوديان بدهيد!» حق را به جانب رئيس جمهورى ايران دانستيد كه خواستار انتقال دولت يهوديان به آلمان شده بود. اين مطلب شما را بايد يك طنز دانست يا اينكه قصد داشتيد به يك بحث تاريخى دامن زنيد؟

هنريك برودر: اينكه اين مقاله طنزنامه است يا خير، اين را خواننده بايد تشخيص دهد و نبايد اين را از من بپرسيد. من فقط مى‌خواستم اشاره كنم كه ديوانه‌اى مانند رئيس جمهور ايران گاه مى‌تواند در كاسه‌ى آشش دانه‌ى گندمى هم بيابد. در واقعيت امر مناقشه‌ى خاورميانه برايند سامى‌ستيزى اروپايى است، آنهم نه تنها برايند كشتار يهوديان (هولوكاوست) در آلمان، بلكه همين طور برايند سامى‌ستيزى فرانسوى، لهستانى، روسى و اوكرائينى. و اگر سامى‌ستيزى در اروپا وجود نمى‌داشت، دولت يهودى در فلسطين نيز بوجود نمى‌‌آمد. در واقع اگر يك عدالت تاريخى وجود مى‌داشت و داشته باشد، اى بسا دولت يهودى احتمالا در اروپا تشكيل مى‌شد كه هزينه‌اش را آلمانى‌ها مى‌بايستى مى‌پرداختند و نه فلسطينى‌ها كه واقعا دارند هزينه‌ى چيزى را مى‌پردازند كه بدهكارش نيستند. البته اين بدان معنا نيست كه من موافق بازگشت همه‌ى يهوديان به اروپا باشم، ولى از نظر تاريخى مى‌توان مشخص كرد كه علت‌ها كجاست. اين تمام چيزى است كه مى‌خواستم بگويم.

دويچه وله: بنابراين مى‌توان از مطلب شما اين برداشت را كرد كه شما اظهارات سامى‌ستيزانه‌ى احمدى‌نژاد را بهانه‌اى قرار داديد تا تسويه‌حسابى هم با آلمانى‌ها و اروپايى‌ها كرده باشيد.

هنريك برودر: دقيقا همين طور است. من نمى‌توانم رئيس جمهور ايران را كاملا جدى بگيرم. البته مى‌دانم كه بايد او را جدى گرفت، ولى از نظر من مسئله در اروپاست. مسئله تنها اين نيست كه اروپايى‌ها سامى‌ستيزى را آفريدند و بدان عمل كردند، بلكه قضيه بدتر از اينهاست. آنها مدام مى‌گويند بايد از تاريخ آموخت، ولى آنها نه قادرند، نه آمادگى‌اش را دارند و نه مى‌خواهند تا از تاريخ بياموزند. مدت ۲۵ سال است شاهد آن هستيم كه چگونه دارودسته‌اى از ديكتاتورها يك سرزمين و مردمانش را به گروگان گرفته است. از نظر ساختارى در ايران اتفاقى مى‌افتد كه در سال ۱۹۳۳ نيز در آلمان رخ داد كه يك دست‌يازى به قدرت صورت گرفت. و دارودسته‌اى كه به قدرت رسيد مى‌كوشد با چنگ و دندان خود را بر سرير قدرت نگاه دارد.
ما دقيقا مى‌دانيم كه در ايران چه مى‌‌گذرد. مى‌دانيم چه انسان‌هايى قربانى شدند، چه خون‌ها ريخته شد، مى‌دانيم كه مثلا با بهايى‌ها در ايران چگونه رفتار مى‌كنند، و اين تشابه بسيارى با رفتار رايش سوم با يهوديان دارد، كه صرفنظر از كشتار آنان در اتاق‌هاى گاز، آنها را به حاشيه راندند، از آنان سلب مالكيت و سلب حق كردند و شأن و منزلت انسانى را از آنها ستاندند... و امروز اروپايى‌ها در اين مورد هيچ اقدامى ‌نمى‌كنند. آنها زمانى لب به سخن مى‌گشايند كه رئيس جمهور ايران ايده‌اى را مطرح مى‌كند كه مى‌تواند براى ما هزينه داشته باشد. از آنگذشته، شما حتما متوجه شده‌ايد، خواست امحاى اسرائيل از نقشه‌ى جهان اروپايى‌ها را آنقدرها برآشفته نساخت كه پيشنهاد انتقال دولت يهودى به اروپا. زيرا كه اروپايى همه چيز را مى‌خواهند، غير از مسئله در خانه‌ى خودشان.

دويچه وله: حال به نظر شما احمدى‌نژاد چگونه انسانى است؟ او مى‌خواهد به چه چيز برسد؟

هنريك برودر: من نمى‌دانم او چگونه انسانى است و قادر نيستم در روح و روان او حلول كنم. ولى مى‌دانم كه او واقعا برنامه‌ى معينى را دنبال مى‌كند. برنامه‌اى كه از اين نطق‌هاى آتشينش فراتر مى‌رود.
اول اينكه، اگر بدقت بنگريد، با هر مشكلى كه در كشور مواجه مى‌شوند، سريع به مسئله‌ى يهودى‌ها مى‌رسند. او از سوى مردمان تنگدست جامعه انتخاب شد با اين وعده كه سطح زندگى آنها را ارتقاء دهد. و تا آنجا كه اطلاع دارم و اگر روزنامه‌ها را صحيح فهميده باشم، تغييرى در وضع مردم حاصل نشده است. بنابراين بايد يك گناهكارى را در اين ميان پيدا كرد و اين گناهكار البته يهودى‌ها هستند. اين روش در اروپا عمل كرده، در روسيه، در آلمان و تا اندازه‌اى در فرانسه، و در ايران نيز عمل خواهد كرد. واقعا اين داستانى است قابل پيش‌بينى.
دوم اينكه، او قصد دارد ببيند كه تا چه اندازه مى‌تواند با اروپا چنين رفتارى داشته باشد. تا چه مرزى مى‌تواند آنها را تحريك كند، به چالش خواند و به آزمون كشد، بى‌‌آنكه اروپايى‌‌ها بتوانند واكنش مناسبى از خود نشان دهند. من فكر مى‌كنم كه طى چند هفته‌، چند ماه و يا چند سال آينده اين تاكتيك گسترش خواهد يافت. من اين را غيرممكن نمى‌دانم كه روزى يك رئيس جمهور ايران اعلام كند يا اروپا از اسرائيل دست مى‌كشد و آنها را از آنجا خارج مى‌كند يا ما بمبى به آنجا خواهيم انداخت. و من فكر مى‌كنم، آنچه كه ما داريم امروز تجربه مى‌كنم يك بازى مقدماتى براى هدف اصلى است. او دارد آزمايش مى‌كند كه با اروپايى‌ها تا كدام مرز مى‌توان پيش رفت. از قرار معلوم اروپايى‌ها دست او را باز گذاشته‌اند و بيشتر از اينها مى‌تواند جلو بيايد. هيچكس حتا پيشنهاد تحريم ايران را مطرح نمى‌كند. تنها تحريمى كه مطرح كرده‌اند اين بوده كه تيم ملى فوتبال ايران را از مسابقات جام جهانى حذف كنيم. اين تمام تحريم است و حتا فكر كنم اين نيز موفق نخواهد شد.

دويچه وله: حال آقاى برودر، من نمى‌دانم شما تا چه اندازه با ايران به مثابه‌ى يك پيكره‌ى تاريخى و فرهنگى آشنايى داريد و اينكه آيا خصايل و ويژگى‌هاى فرهنگى ايرانيان را مى‌شناسيد يا دوستان ايرانى داريد يا خير. بهر حال به نظر شما آيا مى‌توان رئيس جمهور ايران احمدى‌نژاد را نماينده و يا نمونه‌ى تيپيك يك ايرانى با آن مختصات فرهنگى و تاريخى دانست؟

هنريك برودر: احتمالا خير. من فكر مى‌كنم وى را مى‌توان نمونه‌‌اى دانست از آن گروه حاكم ديكتاتورها و خونتايى كه الان در قدرت است. ولى با تمام آن شناختى كه من از فرهنگ و تاريخ ديرين ايران دارم، او را به هيچ وجه نمى‌توان نمونه‌ى تيپيك براى ايران دانست. اروپايى‌ها هم همين‌گونه مى‌بينند. اين كشور داراى فرهنگ و سنت و تمدنى قديم و باستانى است و از اين رو آن كسانى كه حكومت مى‌كنند، نمى‌توانند نمونه‌وار و تيپيك براى اين كشور باشند. بنابراين فراخواندن به يك گفتگوى انتقادى با اين هيأت حاكمه بيفايده است. آنها در واقع ايران را به اشغال خود درآورده و مردم اين كشور را آزار مى‌دهند. بر اين اساس مى‌توان گفت كه رئيس جمهور ايران نمونه‌ و تيپيك براى شرايط كنونى حاكم بر كشور است، ولى نه براى مردم و تاريخ پرقدمت اين كشور.

نقل از ایران امروز

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 8:52 PM | ارسال نظر

دلیل استقبال جوانان و رهبران عرب از سخنان ضد اسرائیلی


چندی پیش سفر کوتاهی به یکی از کشور های عربی داشتم. راننده تاکسی جوان پر شوری بود. تا فهمید از ایرانم شروع کرد از مواضع ضد صهیونیستی آقای احمدی نژاد تعریف کردن. قصد بدی نداشتم گفتم که آقای فلانی رئیس کشور شما هم می تواند چنین مواضعی داشته باشد. گفت نه. ما کشورمان تازه دارد از نظر اقتصادی پیشرفت می کند. اگر رئیس کشور ما از این حرفها بزند آسیب می بینیم. به همین دلیل به خوبی می توان فهمید که جوانان مسلمان عرب و بعضی نقاط جهان اسلام که از نزدیک شاهد جنایات اسرائیل بوده اند و شاهد آوارگی مردم مظلوم فلسطین بوده اند از هر سخن ضد اسرائیلی استقبال می کنند. اما به شرط آنکه رهبران کشورهای دیگر بگویند و به روند رشد اقتصادی و سیاسی کشور های آنان آسیب وارد نشود. البنه رهبران عرب هم همیشه دنبال کشوری هستند که حرفهای تند علیه اسرائیل بزند تا آنان با علم کردن آن سخنان امکان گرفتن امتیاز بیشتری برای کشورشان داشته باشند.
تنها به این دلیل است که سخنانی که از ایران امروز در دنیا علیه اسرائیل شنیده می شود مورد استقبال جوانان و رهبران دنیای اسلام و خصوصا عربها قرار می گیرد!!! واقعا چه ایثاری در ایران در حال شکل گرفتن است! حالا این که مردم ایران در اثر این مواضع چه مشکلاتی پیدا می کنند و اساسا چرا باید چنین مشکلاتی روبرو شود٬ من نوفهمم!

نقل از وب نوشته ها

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 6:32 PM | ارسال نظر

Wednesday, December 14, 2005

هر دم از این باغ بری می‌رسد


از صبح که این خبر را در روزنامه ایران و سایت صدا سیما دیدم مثل اسفند روی آتش بالا پایین می‌پرم! آخر دیگر حماقت هم حد و اندازه دارد! این تصویر را از ایسنا برداشتم و غلط‌های واضح املایی نشان می‌دهد که جعلی است. باز هم دم ایسنا و دکتر ارفعی گرم که واکنش نشان دادند
خبرسازان حتی انقدر هوشمندی نداشته‌اند که «مدل» را با «مدال» عوضی نگیرند، تعجب نکنید، ‌موضوع همان مدلهای اتمی است که در مدرسه خوانده‌ایم! اینشتین زمانی سعی کرد مدل اتمی بوهر که به مدل سیاره‌ای معروف است و همه ما در دبیرستان با آن آشنا شده‌ایم را بهبود ببخشد اما کار چندان جدی در این زمینه نکرد و هیچ معمای حل نشده‌ای هم مربوط به آن وجود ندارد که حالا با حلش دانشمندان جهان در شگفتی فرو روند! بیایید این خبر را یک بار خط به خط مرورکنیم
...
کشوری که ريیس جمهورش هاله نور ببیند و وزیرش با استخاره انتخاب شود و سگش به شفاعت پیش امام رضا برود، دانش‌آموخته مدیریت بازرگانیش هم اسرار فیزیک اتمی هویدا می‌کند! الحمدلله همه چیزمان به هم می‌آید! برای مطالعه مدلهای اتمی شما باید کلی ریاضیات بدانید و به فیزیک هسته‌ای و کوانتوم هم مسلط باشید. این پژوهش‌گر عزیز اگر تمام این سه سال را هم فقط ریاضی و کوانتوم خوانده باشد هنوز به پله اول تحقیق در این زمینه هم نرسیده است چه برسد به کشف! احتمالاً آن چه مورد نظر بوده است مکاشفه ذهنی پژوهش‌گر عزیز در عوالم ذهنی خودش بوده است تا کشف در دنیای علم. از طرفی این پژوهشکده‌های معتبر جهان کجا هستند و نامشان چیست؟ اینها هم خیالی هستند؟

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 2:58 PM | ارسال نظر

Tuesday, December 13, 2005

اجسام از آنچه كه در آينه مى بينيد به شما نزديك ترند


دکتر صادق زیبا کلام
نمى دانم از قريب به يك ميليون نفرى كه اتومبيل پرايد دارند چه تعدادى تاكنون پيرامون اين گزاره فلسفى كه بر روى آينه بغل سمت چپ اتومبيل شان نوشته شده تامل كرده اند. به راستى كه جمله عميق، فلسفى و حكيمانه اى است. شايد بشود آن را مهم ترين گزاره فلسفى دانست كه از تمدن شرق دور به ايران رسيده باشد. منتها اين گزاره را مثل ساير مظاهر مدرنيته كه از ديگران بالاخص غرب گرفته ايم، مى بايستى «بومى سازى» نماييم. يعنى آن را با فرهنگ اصيل و غنى ايرانى مان اختلاط نموده و از روح تمدن بزرگ ايرانيت در آن بدميم. اصل گزاره كه به ما رسيده درست است يعنى «اجسام از آنچه كه در آ ينه مى بينيم به ما نزديك ترند.» اما اگر خواسته باشيم آن را بومى سازى كرده و از هواى پاك ايرانى- آريايى در آن بدميم، در آن صورت مى بايستى بر روى آينه بغل پرايدها بنويسيم: «مرگ زودرس در نتيجه گازهاى آلاينده كه از اگزوز اتومبيل ها خارج مى شود از آنچه كه تصور مى كنيم به ما نزديك تر است.» از آنجا كه ايرانيان ذوق و قريحه سرشارى براى نوآورى و ايجاد تحول دارند (بالاخص پيرامون تميز نگه داشتن محيط زيست) مى توان گزاره هاى جديدترى هم ابداع نمود. مثلاً نوشت: «انواع بيمارى هاى ريوى، تنفسى، سكته قلبى در سنين پايين، ناراحتى هاى پوستى، بيمارى هاى روانى، سرطان، رسوب هاله اى از كمپلكس هاى سربى بر روى غشاء مغز بالاخص در خصوص نوزادان و انواع بيمارى هاى ديگر در نتيجه استنشاق على الدوام هواى آلوده از آنچه كه در مخيله بدبين ترين و نااميدترين انسان ها هم مى گنجد، به ما نزديك ترند.» يا مى توان بر روى آينه بغل هاى پرايد نوشت: «فاصله ميان آنچه كه در عمل از سوى مسئولين در قبال فاجعه آلودگى هوا صورت مى گيرد و آنچه كه مى بايستى صورت گيرد، به مراتب بيشتر از آن است كه به تصور درآيد.» البته اينها همه در عالم ناسوت و لاهوت است
...
گازسوز كردن اتوبوس ها و افزايش تعداد آنها، يا مترو و غيره به جز هزينه و باز هم هزينه و فقط هزينه، مابه ازاى (يعنى سود و استفاده) ديگرى براى مسئولين ندارد. در حالى كه درخصوص اتومبيل اين گونه نيست. ظاهراً هزينه توليد يك دستگاه اتومبيل پرايد، چيزى حدود ۳ ميليون تومان است در حالى كه مسئولين دلسوز ما آن را ۷ ميليون تومان مى فروشند. يعنى هر دستگاه پرايد چيزى حول و حوش ۴ ميليون تومان درآمد براى دولت ايجاد مى كند. ۳۵ هزار دستگاه پرايد در ماه مى شود چيزى حدود ۴۰۰ هزار دستگاه در سال يعنى درآمدى نزديك به ۱۶۰۰ ميليارد تومان. بماند درآمدهاى ديگر نظير نمره كردن هر دستگاه كه ۲۵ هزارتومان عايد دولت مى شود و ساير عوارض. عين همين حكايت در مورد ساير اتومبيل ها نيز هست. اگر درآمد دولت را از هر اتومبيل حداقل ۳ ميليون تومان بگيريم، براساس يك ميليون دستگاه توليد در سال، مى شود ۳هزار ميليارد تومان. با توجه به اينكه كل بودجه عمرانى كشور در سال ۱۳۸۳ قريب به ۵هزار ميليارد تومان بوده، اكنون بهتر مى توان درك نمود كه ۳هزار ميليارد تومان يعنى چقدر درآمد. هولناك ترين بخش اين ضرب و تقسيم آن است كه سياست مسئولين ما كم و بيش همچون فلسفه اقتصادى ملانصرالدين است. چون عين اين سه هزار ميليارد تومان را مقدارى هم مى گذارند رويش و بابت يارانه بنزين مى پردازند. باز اگر اين درآمد صرف گسترش مترو و افزايش اتوبوس ها و گازسوز كردن مينى بوس ها مى شد، آدم دلش نمى سوخت. اى كاش ذره اى از آن عرق، تعصب و اراده اى كه مسئولين ما جهت افزايش توليد اتومبيل به خرج مى دهند، خرج آن مى كردند كه ما از هوايى سالم تر هم بهره مند مى شديم. اى كاش آن عرق و اراده اى كه مسئولين ما به خرج مى دهند كه ما در اين دنيا از راه راست منحرف نشويم، ذره اى هم صرف آن مى كردند كه در عين حال از هواى سالم ترى هم بهره مند مى شديم. در آن صورت بر روى آينه بغل ۴۰۰هزار دستگاه پرايد در سال مى توانستيم، بنويسيم: مسئولين ما از آنچه كه در سراب مى بينيم بيشتر به فكر سلامت ما و آينده كشور هستند.»

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:20 PM | ارسال نظر

سایت اداره کل ارشاد اسلامی استان تهران


ظاهرا یه هکر بد جوری افتاده به جون سایت اداره کل ارشاد اسلامی استان تهران

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:10 AM | ارسال نظر

Sunday, December 11, 2005

ساختمان ها را از جلوی هواپیماها بردارید


من می دانم که سقوط هواپیمای سی 130 در تهران و کشته شدن حدود صد نفر از هموطنان مان فاجعه بزرگی است، اما نمی دانم چه چیز عجیبی در این ماجراست؟ مگر هر سال در ایران یک هواپیما سقوط نمی کند؟ مگر یک فرمانده نیروی هوائی، یک فرمانده هوانیروز، یک رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، یک وزیر راه و ترابری همراه با معاونانش قبلا در سانحه هوایی کشته نشده اند و از شش سال قبل هر سال یک هواپیما سقوط نکرده است؟ چه چیزی در این سانحه غیرمنتظره بود؟ ما که خدای ناکرده مثل سازمان هواپیمایی زنگبار نیستیم که هر ده سال یک بار هواپیمایش سقوط کند. ما کشوری با سابقه 3000 سال تاریخ و سالی حداقل یک سقوط هواپیما هستیم. چیزی که عجیب است این است که یک هواپیما به موقع از زمین بلند شود و به موقع و به سلامت به زمین بنشیند.

تا به حال مجرمین زیر برای سقوط هواپیمای سی 130 ارتش کشف شده اند:

اول: دولت آمریکا که به ایران هواپیما نمی دهد.
دوم: دولت خاتمی که هواپیماها را در 8 سال قبل نوسازی نکرده است.
سوم: خلبان هواپیما که با وجود اینکه می دانست هواپیما نقص فنی دارد، بدون در نظر گرفتن اینکه خودش هم کشته می شود، همینجوری پرواز کرد و رفت وسط ساختمان.
چهارم: دولت فرانسه که به جای فروش هواپیمای تشریفاتی، چهار هواپیمای غیرتشریفاتی به ایران تحویل نداد.
پنجم: دولت هاشمی رفسنجانی که به جای خریدن هواپیما همه پول هواپیماها را باغ پسته برای خودش خرید.
ششم: ابوالحسن بنی صدر که یکی از هواپیماهای ایرانی را دزدید و برد فرانسه و اگر آن هواپیما را نبرده بودند، الآن این مشکل پیش نمی آمد.
هفتم: محمد رضا پهلوی که اموال ایران را غارت کرد و با خودش برد خارج و نگذاشت ما با آن پول ها هواپیمای جدید بخریم.
هشتم: رضا شاه پهلوی که زمین های مردم را غصب کرد، چون اگر این کار را نکرده بود الآن همه تهران فرودگاه بود و هواپیما وسط سه راه آذری در فرودگاه مخصوص روی زمین می نشست.
نهم: ناصر الدین شاه قاجار که اولین روزنامه در دوران او منتشر شد و اگر این اتفاق نمی افتاد، الآن روزنامه در ایران وجود نداشت، در نتیجه ما روزنامه نگار نداشتیم و در نتیجه روزنامه نگاران سوار هواپیما نمی شدند و در نتیجه پروازی صورت نمی گرفت و در نتیجه هواپیما سقوط نمی کرد.
دهم تا بیستم: مظفرالدین شاه، محمد علی شاه، آقا محمد خان قاجار، کریم خان زند، محمد الجایتو، هلاکو خان، تیمور لنگ، سلطان محمد غزنوی، محمود افغان، ساسانیان، سامانیان، مادها، هخامنشیان و غیره...

همچنین یک نابغه معاون ستاد مشترک ارتش که معلوم نبود چگونه معاون ستاد مشترک ارتش شده است، گفت: « اگر این برج مسکونی نبود، هواپیما سالم روی زمین می نشست.» آگاهان توضیح دادند که اصولا مشکل برخورد هواپیما با کوه و ساختمان همین است، چون اگر کوه جلوی هواپیما نباشد هواپیما هرگز با آن برخورد نمی کند. این معاون ستاد مشترک ارتش پیشنهاد کرد که برای جلوگیری از برخورد احتمالی هواپیماها با ساختمان ها و کوهها اصولا به جای اینکه هواپیماها بالاتر بروند، کوهها و ساختمانها پائین تر بیایند.

براساس آخرین خبر منتشره نیروی انتظامی در جریان عزاداری خبرنگاران کشور برای همکاران خود، تعدادی از خبرنگاران را به جرم اینکه در هواپیما کشته نشده اند، دستگیر کرد و آنان را شدیدا کتک زدند.

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 2:04 PM | ارسال نظر

Saturday, December 10, 2005

Ebi & Ebru

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:44 PM | ارسال نظر

اندر احوال صدور نور در نیویورک


یک نفر از رعایای بلد تبریز که از کسبه بوده و داخل بازار مجاهدت نموده و رفرماتور محسوب می شود یک فقره سی دی مغناطیسی فرستاد از بابت امورات غیبی و در آن میرزا محمودخان منورالدوله رئیس الوزرای مملکت در محضر یکی از علما شرح مسافرت خودش را به بلد اتازونی راپورت فرمود. گویا وقتی میرزا محمود خان منورالدوله وارد عمارت معظم ملل متحده در بلد نیویورک شده، یکهو یک نوری از غیب ساطع و چشم کفار و منافقین را کور نمود.

میرزا محمود خان رفته بالای منبر ملل متحده و به لسان شریف فارسی آیات ظهور را برای روسا و صدراعظم ها و سلاطین کفار قرائت نموده و بطور یک ساعت علی الدوام روضه خوانده و آنطور که چند نفر از راپورتچی ها و خفیه نویسان مکتوب نموده اند، در این مدت سلاطین جابر بطور یوسف مصری محو جمال محمود خان رئیس الوزرا شده حتی چند نفر از آنها که سیب و پرتقال میل می کردند، با رویت جمال بی مثال و منور آقا با چاقو دست شان را بریدند و جوی خون روان شده و در تمام مدت مجلس نور سبزی ساطع بود.
فی الحال که این فیلم از اظهارات محیرالعقول رئیس الوزرا منتشر شده، رعایای مملکت هرشب آنرا در بیوتات مختلفه تماشا داده و قدرت اسلام را تماشا کرده و در ایام اخیر حتی چند نفر از منافقین که به غیب و معجزات ایمان نداشته و از بابت آقا قول مشکوک صادر کرده اند زبان شان بند آمده چند نفر از آنها به السنه اجنه مکالمه می نمایند.

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 8:40 AM | ارسال نظر

Friday, December 09, 2005

یکی بود یکی نبود


کاش یکی بود یکی نبود
اول قصه ها نبود

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 6:06 PM | ارسال نظر

Thursday, December 08, 2005

ناوگان ابوطیاره ایران را بیمه ابولفضل کنید

نه روی زمین امنیت داری نه روی آسمان. تمام هیکلت آنقدر ارزش ندارد که کسی به فکر امنیت تو باشد. خلبان هستی باش، مسافری؟ خوش آمدی، از زمین تا جهنم راهی نیست. از فرودگاه تا ساختمان کناری راهی نیست. شهید میشوی و بوی گوشت و پشم و چربی سوخته یک چند روزی هوای آلوده را آلوده تر میکند. تخم چپ مسئول معذور هم تکان نمیخورد و مثل بختک سر جایش نشسته است. وقتی مسئول مامور است ، معذور هم میشود، اتفاق خاصی که نیفتاده، یک مشت خبرنگار و ارتشی و چند تا عابر و چند تا ناظر شهید شدند. الان هم دم دروازه بهشت روادیدهایشان را چک میکنند .بیخود شلوغش نکنید. شما که به شربت شهادت نوشیدن عادت دارید. اصلا مصرفتان چیست! باید از خدا بخواهید که شهیدتان کند. با ابوطیاره شما را به در و دیوار بکوبد. چه شانسی از این بهتر؟ هر روز در جاده های مرگ صدها نفر مفتی مفتی ، بدون اینکه شهید باشند تلف میشوند. به! چه شانسی آوردید.

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

بوی کباب آدمیزاد میاید. خبری نیست متفرق شوید. عکس گرفتن ممنوع است. چیزی نیست چندتا خبرنگار و ارتشی با طیاره رفتند توی ساختمان. ها ها… 11 سپتامبر، از نوع ایرانی. باز خدا را شکر وزیر نبودند. در این مملکت چه فراوان است خبرنگار و ارتشی و عابر پیاده. وزیر و وکیل معتقد به حکومت اسلامیست که گیر نمیآید .کمبود مسئول معذور داریم. اینجا که اروپا نیست که تا زرتی بشود، وزیر استعفا میدهد.وزیر امام زمان که استعفا نمیدهد.تازه استعفا بدهد با بدبختی باید در این قحط الرجال با چراغ دستی دنبال یک وزیر دیگر بگردیم. نه آقا جان! این حرفها نیست. طیاره از رده خارج یعنی چه؟ کلی پول بیت المال پای اینها رفته است. مال امت اسلام را بریزیم دور برود پی کارش؟
همه این حرفها برای این است که اعتقاد و ایمان ندارید. حرامزاده هستید و از تخم و ترکه منتظران امام زمان نیستید. بازسازی ناوگان هوایی پول لازم ندارد. همه این طیاره ها را از دم بیمه ابوالفضل کنید. جلو و عقبش بزرگ بنویسید بیمه ابوالفضل، یک تسبیح و یک دعا هم روی آینه جلویش آویزان کنید. مسئول مربوطه هم صدقه میدهد و نذر میکند

_ _ _ _ _ _ _ _

بوی سوخته میآید. شام امشب روی اجاق سوخته است. مادر موهایش را میکشد و روی عکس بابا که توی طیاره ذغال شد ، خم شده است و شیون میکند. مامان مامان بابا خوب میشود؟ مادر بیشتر شیون میکند. خدایا کاش بابای من که میگویند
ذغال شده است، حالش خوب شود

_ _ _ _ _ _ _ _

جلسه ساختمان بود. صدای وحشتناکی آمد. یک چیزی ترکید. بوووووم، جلسه تمام شد. تمام ساختمان بوی سوخته گرفته است دیگر جلسه ای برای این ساختمان لازم نیست. به زور روی پایش ایستاده است و همینجوری دارد نشست میکند. این آخرین جلسه ساختمان بود.جلسه تمام شد

سیامک فرید

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:27 AM | ارسال نظر

روز سیاه خبرنگاران

يک سانحه‌ي هوايي ديگر، يك فروند هواپيماي غول پيكر هركولوس C130 پس از برخاستن از باند فرودگاه مهرآباد تهران دچار نقص فني شديد در يكي از موتور‌هايش مي شود، خلبان تصميم به فرود اضطراري مي‌گيرد اما هنگام دور زدن براي فرود، در محوطه‌ي شهرك توحيد سقوط مي‌كند و با يكي از بلوك‌هاي شهرك برخود مي‌كند. (سايت بازتاب بنا به گفته‌ي يك منبع موثق (؟) بروز نقص فني را 8 دقيقه بعد از برخاستن از باند فرودگاه اعلام كرد و اصرار بي‌مورد (؟!) مسئولان فرودگاه مهرآباد به بازگشت هواپيما از نيمه‌هاي جاده‌ي تهران-قم به فرودگاه مهرآباد را با وجود امكان فرود اضطراري در فرودگاه امام، بيابان‌هاي جاده قم و اتوبان تهران قم؛ اقدامي شگفت انگيز مي‌داند! در اين گزارش‌ به كم تجربگي خلبان هم اشاره شده است
...

اما به هر حال تحريم وجود دارد، با وضع موجود شايد اين تحريم لعنتي تا چندين سال ديگر هم ادامه داشته باشد، گاهي وقت‌ها بايد با واقعيت‌ها كنار آمد، چاره‌اي نيست، خون در رگ‌هاي كشوري به وسعت ايران بدون حمل و نقل هوايي خشك مي‌شود.
ايران صدر نشين حوادث هوايي در جهان است و روسيه هم سازنده‌ي انواع هواپيما. اگر چه تكنولوژي روسيه زمخت، با ضريب اطمينان پايين‌تر نسبت به امريكا و اروپا است، اما آيا ايران نمي‌تواند حداقل با وارد كردن هواپيما‌هاي جديد روسي به ناوگان تجاري و نظامي‌اش درصد سوانح هوايي‌اش را به روسيه نزديك كند و از اين صدر نشيني خلاص شود؟ روسيه‌هم از اين نظر جايگاه مناسبي ندارد اما به هر حال از ايران وضعيت بهتري دارد و اگر ترافيك و وسعت خاك روسيه را هم در نظر بگيريم شايد خيلي هم بهتر باشد! ضمناً نبايد از نظر دور داشت كه هواپيما‌هاي ترابري روسيه، با نام آنتونوف، هواپيما‌هاي خوش‌نامي هستند و در سطح جهان استفاده مي‌شوند، حداقل اين C130 هاي خطرناك را كه مي‌شود بازنشسته كرد، مي‌گويم خطرناك چون سوخت اين هواپيما‌ها فرار تر از سوخت هواپيما‌هاي ديگر است، از طرفي فرسودگي قطعات حساس هم ريسك پرواز را بيش از حد بالا مي‌برد. دوست پدرم كه سال‌ها خلبان همين هواپيما‌ها بود مي‌گفت C130 ها با صلوات بلند مي‌شوند و با صلوات هم مي‌نشينند!

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:00 AM | ارسال نظر

Tuesday, December 06, 2005

Plane Crash

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:46 PM | ارسال نظر

برج میلاد



نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:50 PM | ارسال نظر

دعاهایت را بنویس

نفس که مي کشم ، با من نفس مي کشد. قدم که برمي دارم، قدم برمي دارد. اما وقتی که می خوابم، بيدار می ماند تا خوابهايم را تماشا کند. او مسئول آن است که خوابهايم را تعبير کند. او فرشته من است، همان موکل مهربان. اشک هايم را قطره قطره می نويسد. دعاهايم را يادداشت می کند.
آرزوهايم را اندازه می گيرد و هر شب مساحت قلبم را حساب مي کند و وقتی که مي بيند دلتنگم، پا در ميانی مي کند و کمی نور از خدا مي گيرد و در دلم مي ريزد، تا دلم کوچک و مچاله نشود.
به فرشته ام ميگويم: از اينجا تا آرزوهای من چقدر راه است؟ من کی به ته رویاهايم ميرسم؟ ميگويم: من از قضا و قدر واهمه دارم. من از تقدير ميترسم. از سرنوشتی که خدا برايم نوشته است. من فصل آينده را بلد نيستم. از صفحه های فردا بيخبرم. ميگويم: کاش قلم دست خودم بود.... کاش خودم مينوشتم.....
فرشته ام به قلم سوگند مي خورد و آن را به من مي دهد و مي گويد: بنويس. هر چه را که مي خواهی... بنويس که دعاهايت همان سرنوشت توست. تقدير همان است که خودت پيشتر نوشته ای...
شب است و از هزار شب بهتر است. فرشته ها پايين آمده اند و تا پگاه درود است و سلام. قلم در دست من است و مي نويسم. مي دانم که تا پيش از طلوع آفتاب تقديرم را خدا به فرشته ها خواهد گفت.

عرفان نظر آهاری

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 11:34 AM | ارسال نظر

Monday, December 05, 2005

نسل قهرمانان تمام شد، جز گنجی


می گویند: «آدم افراطی هر جا که برود و هر چه بشود افراطی خواهد بود.حال ممکن است گاه به افراط باشد و گاه به تفریط یا شاید آن سوی اسب بیافتد و گاه این سوی اسب اما هیچ گاه سواره نخواهد بود»

محسن مخملباف که در کارنامه اش هم فیلمهایی با مضمون «توبه نصوح» ساخته و هم «سکس و فلسفه»، اینروزها در خارج از کشور، به دام تفریطی افتاده که می گوید : الا و بلا به ایران نمی آیم!

نقل است که این کارگردان مطرح و با استعداد، طی روزهایی که در حوزه هنری همه کار می کرده اگر جنبنده ای را با چهره ای خلاف «شرع مورد نظرش» می دیده، با سر و کله خود به طرفش هجوم می آورده است.

چه بسا هنوز هستند افرادی که نسبت به مخملباف دل چرکین باشند؛ چرا که عموما، وی (بالاخص) با زنانی که «حجاب کامل نداشتند»، رفتاری ناشایست داشته که حتی بسیاری شنیده و دیده اند که مخملباف حتی قیچی به دست ، موهای بیرون آمده زنان را می چید.احتمالا اگر مخملباف همچنان به همان افکار پیشینش دچار بود، گیسی برای خانواده اش نمی گذاشت!

مخملباف که اینروزها در ایتالیا به سر می برد در گفتگو با نشریه «آکي ــ ادکرونوس اينترنشنال» گفت: خوشبختانه افغانستان حکومتی غرب گرا و متاسفانه ایران حکومت دين مدار دارد !

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:04 AM | ارسال نظر

هوای تهران در وضعیت هشدار



نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 8:39 AM | ارسال نظر

Sunday, December 04, 2005

+HIV




- وای! چند وقت هست ایدز گرفته ای؟
- واقعا اچ آی وی مثبت هستی؟
- رابطه جنسی داشتی که ایدز گرفتی؟
- رابطه جنسی برابر یعنی چی؟
- کاندوم؟ دخالت در سکس هست!
- شنیدی ترکه میره امریکا پی اچ دی بگیره اچ ای وی می گیره؟

و ادامه داستان...
و باقی عکسها...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 9:28 AM | ارسال نظر

Happy Holidays

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 8:58 AM | ارسال نظر

Friday, December 02, 2005

تفاوت بی اس دی ها

این مطلب رو چند روز پیش در جواب یکی از دوستان که میخواست تفاوت BSD ها رو با هم بدونه نوشتم

خانواده BSD ها دارای 4 عضو اصلی به نامهای FreeBSD ٬ OpenBSD ٬ NetBSD و Mac OS X می باشد که سه عضو اولیه کاملا آزاد هستند و آخری تجاری می باشد.
در سال 1993 سیستم عامل 386BSD به دو شاخه FreeBSD و NetBSD تقسیم شد و پروژه OpenBSD عضو دیگر این خانواده از سال 1996 آغاز به کار کرد و Mac OS X نیز بر اساس هسته FreeBSD 5.x است.


هدف اصلی FreeBSD سادگی استفاده و نصب به همراه قدرت و پایداری است٬ از معماریهای سخت افزاری متداول پشتیبانی می نماید و برای سادگی نصب٬ بسته های نرم افزاری مختلف در FreeBSD پورت شده اند
FreeBSD از سال 1993 انتشار رسمی خود را آغاز نموده و آدرس سایت رسمی آن http://www.freebsd.org است. خوبه بدونید که سرورهای Yahoo هم از FreeBSD استفاده میکنن.


NetBSD چند ماهی زودتر از FreeBSD منتشر شد و بر خلاف FreeBSD که بر سادگی و قابل استفاده بودن نرم افزارهای مختلف تکیه داشت٬ هدف پروژه NetBSD پشتیبانی از کلیه معماریهای سخت افزاری می باشد٬ NetBSD بر روی بیش از 50 معماری سخت افزاری مختلف نصب میشود از mainstream هایی مانند x86 و SPARC گرفته تا محصولات niche مانند Sega Dreamcast و handheld و hobbyist و ...
NetBSD از december سال 1993 انتشار رسمی خود را آغاز نموده و آدرس رسمی آن http://www.netbsd.org می باشد.


OpenBSD بر اثر اختلاف بین توسعه دهندگان NetBSD و با هدف توسعه یک سیستم عامل فوق العاده امن ایجاد شد. همراه با OpenBSD بر خلاف سایر یونیکس ها کلیه سرویس های لازم نصب میشود ولی حتی سرویس های حیاتی نیز غیر فعال می باشند و برای استفاده از سرویس های مختلف شما باید تک تک آنها را فعال نمایید.
هدف OpenBSD از این کار این است که تصادفا سرویسی فعال نباشد که برای سیستم شما مشکل امنیتی ایجاد نماید. OpenBSD به گونه ای توسعه می باید که امن ترین راه حل اینترنتی سرویس دهنده ها باشد.
OpenBSD از november سال 1995 انتشار رسمی خود را با هدف امنیت و پاکی کد آغاز نموده و سایت رسمی آن http://www.openbsd.org می باشد.

Mac OS X نیز از march سال 1999 با هدف سادگی استفاده و پشتیبانی از معماری x86 و Mac بر پایه FreeBSD آغاز به کار نمود و آدرس رسمی آن http://developer.apple.com/darwin می باشد.

امیدوارم این مطالب دیدی از تفاوتهای انواع اصلی BSD ها به شما بده


نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:34 PM | ارسال نظر

یک هاله نور دیگه


ظاهرا اون «هاله نور» معروف یک بار دیگه هم در ایلام دیده شده... اینبار دیگه عکس برداری هم شده و نمیشه منکرش شد ;)

البته این دفعه دیگه دور رئیس جمهور نیست و یه کم اون ور تر رفته... به عکس دقت کنید

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:08 PM | ارسال نظر

توهم های يک رییس جمهور

محمود احمدی نژاد که پیش ازاین به تعبیر بسیاری از روزنامه نگاران انتظار می رفت فاقد جذابیت های رسانه ای باشد، و به گفته مشاورش "خوب است که کاريزماتيک نيست"، در ظرف کمتر از شش ماه خود را به یکی از خبر سازترین رییس جمهوری های بعد از انقلاب تبدیل کرده است.

ادعاهای رییس جمهوری ایران در خصوص اینکه هنگام سخنرانی در نیویورک در هاله ای از نور قرار داشته است، موجی از شگقتی را در محافل داخلی وخارجی برانگیخته است.

تا پیش از این حتی عالی رتبه ترین روحانیون ایرانی وهوادارانشان نیز از اطلاق چنین حالت هایی به خود پرهیز داشته اند. آیت الله جوادی آملی در بین صحبت های محمود احمدی نژاد در حالی که بی تفاوتی خاصی در صدایش مشاهده می شود، چندین بار می گوید "الحمدلله".

احمدی نژاد نیز که این بی تفاوتی واندکی تعجب آیت الله را می بیند تاکید می کند که غلو نمی کند وحرفهایش اغراق نیست. اگر چه سایت بازتاب این فیلم را از روی صفحه خبری خود برداشته است، اما بسیاری از سایت های اینترنتی با گذاشتن فایل تصویری این دیدار شمار بازدیدکنندگان خود را به چند برابر افزایش داده اند.

تا پیش از این احمدی نژاد با ارائه شمائی فروتن و مریدانه از روابط خود با ائمه شیعه تلاش می کرد تصویری خاضعانه از خود بروز بدهد، اما به نظر می رسد تنها چند ماه پس از ریاست جمهوری او تصمیم گرفته است چنین نقشی را به تنهایی ایفا کند.

پس از سخن جنجال برانگیز رییس جمهوری در خصوص پاک کردن اسراییل از روی نقشه جغرافیایی که مخالفت محافل جهانی را به همراه داشت، تنها ظرف کمتر از دوماه رییس جمهوری با گفتن چنین ادعاهایی در مرکز توجه رسانه ای قرار می گیرد تا تردید هایی که در مورد توانایی های وی در اداره کشور وتوجه به ملاحظات مملکت داری طی ماه های گذشته شکل گرفته بود، قوت بیشتری پیدا کند.

و ادامه داستان...

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 3:01 PM | ارسال نظر