رد پا بر ساحل
شبی خواب دیدم با خدا کنار ساحل قدم میزنم، رد پای هر دوی ما روی ساحل بود... وقتی بر گشتمو به گذشته نگاه کردم، دیدم در مواقع سختی تنها یک رد پا بر ساحل است، پس به خدا گله کردم که خدایا! چرا در مواقع سختی مرا تنها گذاشتی ؟! ... خدا لبخندی زد و گفت : فرزند، در آن مواقع تو بر دوش من بودی...
نوشته شده توسط مهدی حسنپور در ساعت 9:02 PM | ارسال نظر
صفحه اصلی...