Free As in Freedom

Saturday, December 23, 2006

یلدا

براساس اعتقاد ايرانيان، شب يلدا، شب تولد الهه مهر، "ميترا" بوده و به همين دليل، بلندترين شب سال را به بزرگداشت اين الهه جشن می‏گرفتند.
در اين شب جمعيتی گرد آتش حلقه زده و تا ساعت‏ها به شادی و پايکوبی می پرداختند و علاوه بر تناول غذا، "ميزد" که نذر يا وليمه‏ای از گوشت و نان و شيرينی و حلوا بود، در ميان خود پخش می‏کردند.
به باور ايرانيان، در شب يلدا، قارون (ثروتمند افسانه‏ای)، در جامه کهنه هيزم‏شکن به در خانه‏ها رفته و به مردم هيزم می‏دهد، که اين هيزم‏ها در صبح روز بعد، به شمش زر تبديل می‏شود. در اين شرايط معتقدان به اين باور، شب را تا صبح به انتظار هيزم شکن زربخش، بيدار می‏ماندند تا صبحدم مراسم جشن و شادمانی بر پا کنند.
در ادبيات فارسی، اين شب و تيرگی و بلندی اش با عشق و معشوق پيوند خورده است؛ شاعران فارسی تيرگی آن را با سياهی گيسوی معشوق، بلندی اش را به بلندای دوران هجر و دوری و شب زنده داری اش را به انتظار و بی تابی عاشق تشبيه کرده اند.
شب يلدا، يا شب چله، شب اول زمستان و درازترين شب سال است و فردای آن با دميدن خورشيد، روزها بلندتر شده و تابش نور ايزدی افزونی می‏يابد.
به اين دليل ايرانيان باستان، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد می‏دانند و برای آن جشن بزرگی بر پا می‏کردند.

از چلّه‌ ديروز تا يلدای امروز
تاريخچه شب يلدا
يلدا، آيين اقوام مختلف ايرانی
شبی به بلندی يلدا

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 4:13 PM | ارسال نظر