یلدا
براساس اعتقاد ايرانيان، شب يلدا، شب تولد الهه مهر، "ميترا" بوده و به همين دليل، بلندترين شب سال را به بزرگداشت اين الهه جشن میگرفتند.
در اين شب جمعيتی گرد آتش حلقه زده و تا ساعتها به شادی و پايکوبی می پرداختند و علاوه بر تناول غذا، "ميزد" که نذر يا وليمهای از گوشت و نان و شيرينی و حلوا بود، در ميان خود پخش میکردند.
به باور ايرانيان، در شب يلدا، قارون (ثروتمند افسانهای)، در جامه کهنه هيزمشکن به در خانهها رفته و به مردم هيزم میدهد، که اين هيزمها در صبح روز بعد، به شمش زر تبديل میشود. در اين شرايط معتقدان به اين باور، شب را تا صبح به انتظار هيزم شکن زربخش، بيدار میماندند تا صبحدم مراسم جشن و شادمانی بر پا کنند.
در ادبيات فارسی، اين شب و تيرگی و بلندی اش با عشق و معشوق پيوند خورده است؛ شاعران فارسی تيرگی آن را با سياهی گيسوی معشوق، بلندی اش را به بلندای دوران هجر و دوری و شب زنده داری اش را به انتظار و بی تابی عاشق تشبيه کرده اند.
شب يلدا، يا شب چله، شب اول زمستان و درازترين شب سال است و فردای آن با دميدن خورشيد، روزها بلندتر شده و تابش نور ايزدی افزونی میيابد.
به اين دليل ايرانيان باستان، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد میدانند و برای آن جشن بزرگی بر پا میکردند.
از چلّه ديروز تا يلدای امروز
تاريخچه شب يلدا
يلدا، آيين اقوام مختلف ايرانی
شبی به بلندی يلدا
نوشته شده توسط مهدی حسنپور در ساعت 4:13 PM | ارسال نظر
صفحه اصلی...