من شوهر میخوام
میبینی خدایا!
شاید اگر قوه تفکر و تعقلشان را در هاون سنت نکوبیده بودند و دستهای اراده و تصمیمشان را به نام حرمت و مهر نبریده بودند، امروز از سر تنهایی و افسردگی مدام به امامزاده صالحها و شاه عبدالعظیمها پناه نمیبردند و برای گشایش بختشان، هی نذر چهل نماز شب و چهل دعای توسل و چهل امن الرسول نمیکردند...
میبینی چگونه دیو هفت سر سنت! ارزشهای والای بشری را در چنبره جهل خویش محصور کرد و اندیشه آدمیان را اینگونه زیرکانه به فرمانبری واداشت. مفهوم توکل و ایمان، لابلای بدعتها و کج نگریها لوث شد و دین از اوج رسالت اهورایی خویش به پستترین مقام زمینی نزول کرد. شد ابزار!
و تو خدا! تو شدی دست آویزی برای بدست آوردن آنچه انسان "ندارد اما میخواهد" و مرهمی بر سختی آنچه انسان "دارد اما نمیخواهد".
اما خدایا! با تو عهد میبندیم:
نسل ما! برآمده از بطن مادر سنت، دین را، ایمان را، عشق را، عقل و اراده و حرکت را دیگر بار احیا خواهد کرد. ما زمین اجدادمان را شخم نخواهیم زد. اینک زمان، آبستن آدمیانی دیگر است. آدمیانی از جنس ابراهیم! که برای اثبات حقانیت خدایی که نمیتوان دید، به تحریک تعقل قومش بر آمد. و فرمود: " غروبکنندگان را دوست ندارم" . و آدمیانی از جنس محمد! همان که فرمود: "اول ما خلق الله، العقل!". و نه! آدمیانی نزدیکتر. همانان که فریاد میکنند: "هر جا تحقیر عقل است، تحقیر آزادی است."
نوشته شده توسط مهدی حسنپور در ساعت 7:48 PM | ارسال نظر
صفحه اصلی...