Free As in Freedom

Friday, May 27, 2005

روزنه


تو روزنه نوری
در خانه ظلمت پوش
دیباچه آوازی
بر متن شب خاموش

چیزی به من از باران،
چیزی به من از پرواز،
چیزی به من از گریه،
چیزی به من از آواز
می بخشی و میخوابی
بر بستری از اعجاز

می مانم و می رویم
در سنگر یک آغوش
در خانه ظلمت پوش
بر متن شب خاموش

شب،
حوصله میسوزد
وقتی که تو در خوابی
ظلمت همه دنیاست
وقتی تو نمی تابی!

تندیسه تنهایی
در خوابی و
زیبایی
مهتابی و بر پیکر
دوری و همینجایی!

ایرج جنتی عطایی

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:44 AM | ارسال نظر