اسائه ادب نيروهای تندرو به عالم بزرگ شيعه
بعد از نماز جماعت آيت الله جوادى آملى، گروهى شروع كردند به شعار دادن عليه ايشان و چند نفر هم قصد حمله كردند و فضا بسيار متشنج شد، محافظين ايشان و فرزندشان همراه عده اى كنترل جلسه را بعد از مدتى به دست گرفتند. آقاى جوادى كه به شدت نگران شده بود، بالاى منبر مى رود و خطاب به آنها مى گويد: «حدود هفت سال پيش دو نفر براى رياست جمهورى نامزد شدند، بنده از فردى با اسم حمايت كردم، اما فرد مورد حمايت من حدود ۷ ميليون راى آورد و طرف ديگر بيش از بيست و چند ميليون راى آورد و رئيس جمهور شد، در طول اين سال ها حتى يك نفر از آن بيست و چند ميليون نفر نه تنها تعرضى به بنده نداشتند و هرگز توهين نكردند، بلكه بارها با محبت با هم صحبت داشتيم، اما امروز امضا شما كه عددى و تعداد بسيار اندكى هستيد، اين گونه رفتار مى كنيد، شماها چندين نفر بيشتر نيستيد و خيال و وهم داريد كه زياديد. دور خودتان مى نشينيد و گمان مى كنيد همه حقيقت را داريد و بى شماريد... و همه اسلام را داريد، برويد توبه كنيد. اين كارهاى شما نه اسلامى است نه دينى و نه اخلاقى... از امام ياد كردند و در حالى كه به شدت نگران و ناراحت بودند از منبر پائين آمدند.
نوشته شده توسط مهدی حسنپور در ساعت 10:43 AM | ارسال نظر
صفحه اصلی...