Free As in Freedom

Thursday, August 11, 2005

قمر در تنهايی مرد


آزاده شهميرنوری: قمرالملوک وزيری به روايتی چهاردهم و به روايت ديگری شانزدهم مرداد ماه سال 1338 ديده از جهان فرو بسته است. بر اساس آنچه در سالنامه ها و تقويم های موسيقی آمده است، او در شانزدهم مرداد ماه درگذشته است اما نزديكان او هر سال در چهاردهم مرداد ماه مراسم بزرگداشتی برای او برگزار می كنند.
ديروز در ظهيرالدوله برمزار قمرالملوک، وزيری مراسمی با حضور هنرمندان و علاقمندان اين هنرمند برگزار شد. در حایي كمتر از ده نفر در مراسم خاكسپاری اش حضور داشتند اما امسال چهل و ششمين سالگرد خاموشی او با حضور بيش از هفتصد نفر برگزار شد. استقبال به گونه ای بود كه ظهيرالدوله ديگر نمی توانست پذيرای دوستداران اين هنرمند باشد.
قمر صدای خوش را از مادر بزرگش به ارث برده بود. مادربزرگ او خيرالنساء ملقب به افتخارالذاكرين، روضه خوان زنانه بود كه قمر را در كودكی با خود به مجالس روضه زنانه می برد. قمر پای منبر می نشست و با مادر بزرگ روضه می خواند.
در كتاب سرگذشت موسيقی ايران از روح الله خالقی از قول قمر آمده است: «من مديون همان تربيت اوليه خود هستم. چون كه همان پا منبری خواندن ها به من جرأت خوانندگی در حضور جمع داد و باعث شد كه من از خواندن در جمع پروا نداشته باشم.
سال ها بعد زمانی كه در يک ميهمانی خانوادگی با مرتضی نی داوود آشنا شد، اولين قدم را به سوی يک هنرمند حرفه ای شدن برداشت. او حدود دو سال به كلاس های نی داوود میرفت و زير نظر او دستگاه ها و گوشه های موسيقی ايرانی را می آموخت.
سال 1303 چند سال بعد از آشنايی مرتضی نی داوود و قمر، اولين كنسرت خصوصی آنها در گراند هتل برگزار شد. اين كنسرت محبوبيت و شهرت زيادی برای قمر به دنبال داشت. حتی باعث شد، كمپانی های معروف ضبط صفحه برای ضبط كردن صدای قمر دستگاه های خود را به ايران بياورند. در مجموعه هايی كه از قمر به جای مانده است بيشتر با تار نی داوود، تار ميرزا حسن، ويولن موسی نی داوود و پيانوی مرتضی محجوبی همراه است.
قمر هميشه در زندگی خود به واسطه مخالفت با فعاليت موسيقايی زنان دچار گرفتاری و فشار های فراوانی بود. اما هرگز در ادامه راهی كه شروع كرده بود، شک نكرد.
قمر از سال 1303 به پر كردن صفحه در تهران مشغول شد. از اولين ترانه‌های او كه در سال منتشر شد می‌توان به «در ملک ايران، اين مهد شيران»، «تا جوانان ايران به جان و دل نكوشند»، ‌«هزار دستان به چمن دوباره آمد به سخن»، «در بهار اميد» و «بهار است هنگام گشت» اشاره كرد. قمر بعدها سرود «مارش جمهوری» عارف را هم خواند كه صفحه‌های آن به دلايل سياسی از بازار جمع آوری و آثار او ممنوع شد.
از قمر، نزديک به 426 صفحه ضبط كرده‎اند كه متأسفانه 23 صفحه آن در همان سال ها و بقيه در جنگ جهانی دوم از بين رفته است. قمر زن خير و خيرخواهی بود. اولين عايدی از ضبط صدايش را به خريد و هديه كردن بيش از هفتاد تختخواب به شهرداری اختصاص داد كه برای نگهداری بچه‎های بی‎سرپرست استفاده شود.
جنگ جهانی دوم باعث شد ضبط و تكثير صفحات گرامافونی و توليدات هنری در ايران برای بيش از يک دهه متوقف شود. در اثر جنگ حدود سيصد تصنيف و آوازی كه كمپانی‎های خارجی از صدای قمر داشتند نابود شدند.

قمر از نخستين هنرمندانی بود كه برای بزرگداشت يک هنرمند از كار افتاده كنسرت داد و عوايد حاصل را به او تقديم كرد. سنتی كه قمر بنياد نهاد تا زمان ما نيز باقی مانده است.
نخستين ترانه‎ای كه قمر در راديو اجرا كرد، سال 1319 و آخرين برنامه‎اش پس از اولين سكته‎ی مغزی، در تيرماه 1330 از راديو پخش شد.
قمر پس از سكته اول طراوت و سرزندگی را از دست داد و تهی دست شد و مجبور شد برای امرار معاش در مكان هاي كوچک و حقير بخواند. روح الله خالقی درباره او می نويسد: «هنرمندی كه تمام ثروتش را به فقيران بخشيده بود، در گوشه انزوا درگذشت و آنهايی كه ادعای هنردوستی داشتند حتی در تشييع جنازه او هم شركت نكردند.»
پس از سكته دوم، قمر را كه به كلی صدايش را از دست داده بود، به راديو دعوت می‎كنند تا از او تجليل كنند اما قمر در تمام طول برنامه فقط اشک ريخت و جز چند كلمه چيزی بر زبان نياورد.
همه نوارهايی كه از او در راديو ضبط شده بود، چند سال بعد، با ورود دستگاه مغناطيسی ضبط صوت، پاک شدند و برای هميشه از بين رفتند.
سرانجام قمر در 14 مرداد 1338 به سن 54 سالگی در خانه محقرش، كنار تنها پسرش چشم از جهان فروبست. در تشييع جنازه او جز مرتضی نی‎داوود (اولين استادش) هنرمند ديگری شركت نداشت. مرگ قمر هشداری شد براي زمزمه تشكيل خانه هنرمند و صندوقی برای حمايت از هنرمندان از كارافتاده!

منابع
ـ «آوای مهربانی» ـ زهره خالقی ـ نشر دنيای مادر 1373
ـ «از صبا تا نيما» ـ يحيی آرينپور ـ انتشارات اميركبير 1354
ـ «سرگذشت موسيقی ايران» ـ روحالله خالقی ـ انتشارات صفی عليشاه 1362

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 2:36 PM | ارسال نظر