ميمندی ها هنوز به زبان پهلوی ساسانی حرف می زنند
پيدا شدن ۹۰۳ واژه ساسانی در جريان تحقيقاتی در ميمند ، نشان می دهد كه اين روستا پس از ورود اعراب به ايران به خاطر دور افتاده بودن دچار تغيير در زبان نشده و مردم آن هنوز از واژه های مخصوص دوره ساسانی استفاده می كنند. ميمند روستايی در استان كرمان بوده و خانه های مردم در دل حفرههایی در كوه، بنا شده است. می گويند كه اين روستا يكی از نقاطی بوده كه يزدگرد سوم موقع فرار از دست اعراب به آنجا پناه برده است. نقل از خبرگزاری میراث فرهنگی
پيدا شدن 903 واژه ساسانی در جريان تحقيقات در ميمند نشان می دهد كه اين روستا پس از ورود اعراب به ايران به خاطر دور افتاده بودن دجار تغيير در زبان نشده و مردم آن هنوز از واژه های مخصوص دوره ساسانی استفاده می كنند.
اين 903 واژه فارسی پهلوی ساسانی توسط كارشناسان امور حفاظتی و مرمت روستای باستانی ميمند در جريان گفت و گو با مردم اين منطقه به دست آمده و درحال دسته بندی هستند.
«فرحناز فيروزه چيان»، كارشناس واژه شناسی كه پروژه جمع آوري واژگان ميمندی را مديريت می كند، گفت كه بخشی از اين واژه ها فارسی اصيل و بدون حروف عربی هستند. در برهان قاطع نيز بعضی از اين واژهها ديده می شوند. برهان قاطع، لغتنامه ای با بيست هزار واژه از «محمد خلف تبريزی» است كه در قرن دهم هجری نوشته شده است.
او برای مثال به لغت های «فال» به معنی دستمال، «پاچراغ» به معنی نوعی چراغ پی سوز و «پاتيل» به معنی نوعی ظرف اشاره مي كند.
فيروزه چيان تا آخر شهريور ماه مشغول تصويرنگاری اين واژه ها است تا در گزارشی آنها را به زبان شناسان نشان دهد و با نظر آنها اين پژوهش را با يک تيم زبان شناسی ادامه دهد. زبان شناسانی كه قرار است در اين پژوهش گروه فيروزه چيان را همراهی كنند، دكتر مهدخت معين _ فرزند استاد معين _ دكتر حكيمه دبيران و فرزانه ياورزاده هستند.
ياورزاده كارشناس ارشد زبان فارسی و از شاگردان استاد محمد معين است كه در نوشتن فرهنگ معين همكاری داشته است. او با تاكيد بر اين نكته كه در زمان چهار ماه كار روی اين واژه ها نمیتوان فرهنگی از لغات آنها نوشت، گفت: «تركيب حروف نشان می دهد كه اين لغات از زبان پهلوی باقی مانده اند. برای مثال می توان به كنار هم قرار گرفتن حرف ر و كاف اشاره كرد.» ياورزاده برای مثال از كلمه «كلارک» نام می برد. اين لغت معنی چوب باريکی می دهد كه سر آن دو شاخه است و برای پائين كشيدن شاخه های دور از دسترس درختان به كار می رود. معنی ديگر اين كلمه نقشی است كه در تخت نمد به كار می رود.
ضرب المثل ها و نام های افراد سرشناس منطقه نيز در مرحله های بعدی اين پژوهش دسته بندی می شوند. فيروزه چيان اضافه می كند كه همچنان واژه ها و مثل های تازه ای از اين منطقه به دست آنها می رسد كه به ترتيب قرار است در مرحله های بعدی طبقه بندی شوند.
برخورد كارشناسان با اين واژه ها و سپس جمع آوری آنها كاملا اتفاقی بوده است. كارشناسان امور حفاظتی و مرمتی كه با اهالی ميمند گفت و گو می كردند به واژه ها و مثل هايی در گفت و گوی با آنها بر می خوردند كه ناگزير برای برقراری ارتباط آنها را يادداشت و معنی می كردند. اين واژه ها كم كم زياد شده است و شناسايی و پژوهش درباره آنها خود به طرحی جديد بدل شدند. مردم ميمند نيز كه علاقه كارشناسان را ديدند به وجد آمده و هر روز لغیي را به آنها می گفتند.
استفاده مردم ميمند از حروفی كه پيش از اسلام در ايران رواج داشته است، نشان از کمی مهاجرت در اين منطقه است. به طوری كه سيد حسين مرعشی رئيس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری می گويد: «در تمام روستاهای ايران حداقل يک سيد وجود دارد كه نشان دهنده حضور اعراب است اما در ميمند هيچ سيدی نداريم.»
ميمند روستايی در استان كرمان است كه خانه های مردم در دل حفرههایی در كوه، بنا شده است. می گويند كه اين روستا يكی از جاهايی بوده كه يزدگرد سوم موقع فرار از دست اعراب به آنجا پناه برده است.
نوشته شده توسط مهدی حسنپور در ساعت 3:10 PM | ارسال نظر
صفحه اصلی...