Free As in Freedom

Monday, August 15, 2005

سرود آفرینش


و « در آغاز هیچ نبود ،
کلمه بود ،
و آن کلمه ، خدا بود »
عظمت همواره در جستجوی چشمی است که او را ببیند ،
و خوبی همواره در انتظار خردی است که او را بشناسد
و زیبایی همواره تشنه ی دلی که به او عشق ورزد
و جبروت نیازمند اراده ای که در برابرش ، به دلخواه ، رام گردد
و غرور در آرزوی عصیان مغروری که بشکندش و سیرابش کند
و خدا عظیم بود و خوب و زیبا و پر جبروت و مغرور ،
اما کسی نداشت .
خدا آفریدگار بود
و چگونه می توانست نیافریند ؟
و خدا مهربان بود
و چگونه می توانست مهر نورزد ؟
« بودن » ، « می خواهد » !
و از عدم نمی توان خواست .
و حیات « انتظار می کشد » ،
و از عدم کسی نمی رسد .
و « داشتن » نیازمند « طلب » است .
و پنهانی بی تاب « کشف » ،
و « تنهایی » بی قرار « انس » .

کتاب هبوط در کویر دکتر شریعتی « سرود آفرینش »

نوشته شده توسط مهدی حسن‌پور در ساعت 12:30 PM | ارسال نظر